سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود ، آموزش ، فول آلبوم، نرم افزار، مباحث شیعه وسنی،عکس وتصویر، با انواع خواندنی های جذاب ومطالب متفرقه دیگر

آمار
امروز 1501
 دیروز 54
 کل  1173374
لینک دوستان
فرزانگان امیدوار
شقایقهای کالپوش
TOWER SIAH POOSH
کانون فرهنگی شهدا
****شهرستان بجنورد****
.: شهر عشق :.
بوی سیب
منطقه آزاد
انسان جاری
برادران شهید هاشمی
اواز قطره
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
کلبه تنهایی
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
این نیز بگذرد ...
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
آرمان
گرگ و میش
از فرش تا عرش
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
چاهورز اسپورت و دیدنیهای ان
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
.:؛ حقوق و حقوقدانان ؛:.
جیگر نامه
صدفم چشم به راهتم برگرد
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
همه رقم مفت!!!!!
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
مدیا ای آر
تسنیم
عشق نردبانی برای لمس رویا ها
شاخه شکسته
تنهایی من
حروفهای زیبای انگلیسی
عشق طلاست
موج سوم
فقط به عشق تو سمیرا من این دنیا را دوست دارم
عشق بی انتها
صفاسیتی
دکتر علی حاجی ستوده
پسران جوان
آموزش های لینوکس
آموزش های مایکروسافت
سیسکو
آموزش انتقال صدا و تصویر
آموزش ستاره شناسی
موبایل مجانی
دفاع مقدس
آموزش وبلاگ نویسی
آموزشی
مرکز دانلود مهندسی عمران
بهترین دانلود ها
دانلود بهترین فیلم های 2008
آموزش خیاطی
آموزش آشپزی
آموزش داستان نویسی
آموزش برق
آموزش رانندگی
آموزش آرایشگری
آموزش تعمیر موبایل
آموزش بازیگری
آموزش مکانیک خودرو
مجله اینترنتی خانواده گی
سایت کودک و نوجوان شبکه آموزش -آموزش نقاشی
آموزش قرآن
آموزش عربی
آموزش انگلیس
آموزش فرانسه
مجموعه آموزش چینی
آموزش در ورزش
آموزش شوهرداری
برنامه نود90
ایسنا ورزشی
پخش زنده فوتبال
اخبار دانشگاه ازاد - ازمون
دانشگاه خلیج فارس بوشهر
دانشگاه پیام نور بوشهر - همه واحد ها
دانشگاه پیام نور واحد بوشهر
انتخاب رشته پیام نور
نمرات پیام نور
مجازی و غیر مجازی
کتابهای پیام نور
بازارکار
ثبت نام کارت هوشمند سوخت - موتور سیکلت
رهگیری کارت هوشمند ماشین - پست
گاز سوز کردن ماشین
کارت سوخت گازوییل
بانک الکترونیک صادرات
همراه اول
ایرانسل
پخش زنده تلویزیون
سروش سیما
نظر سنجی صدا و سیما
تیتراژ تلویزی.ن
تیتراژ تلویزیون
اس ام اس
مجلس
شیخ انصاریان
شهید آوینی
مهدویت
سازمان شنجش
دیکشنری آنلاین
مقالات | خدمات مهندسی و صنایع برق ایران
بانک بان
مرکز عمران ایران
دانلود نرم افزار های حسابداری
استاندارهای حسابداری
وام
گروه مستند سراج
دایرکتوری وبلاگ های ایرانی
ورزش بانوان یا خیابانگردی
سامانه ارسال ایمیل تبلیغاتی
تک شاخ
طراح وب سایت
«چی شد چادری شدم؟»
سایت حمایه الشعب البحرینی
تاریخچه وهابیت

تاریخچه وهابیت
مسلک وهابى منسوب به شیخ محمد فرزند "عبدالوهاب " نجدى است و این نسبت از نام پدر او "عبدالوهاب " گرفته شده است.به گفته برخى از دانشمندان، علت اینکه این مسلک را بنام خود شیخ محمد نسبت نداده اند یعنى "محمدیه " نگفته اند. این است که مبادا پیروان این مذهب نوعى شرکت با نام پیامبر (ص) پیدا کنند.

ادامه مطلب

 


نظرات شما | لینک ثابت مطلب
اهل سنت، تاریخچه وهابیت
نمونه ایی از فتواهای بسیار عجیب از وهابیت

 نمونه ایی از فتواهای  بسیار عجیب از وهابیت

- حرام بودن پوشیدن کفش پاشنه بلند
2- خوردن غذا با قاشق
3- داشتن راننده یا خدمتکار در منزل
4- دست تکان دادن به بازیکنان فوتبال
5- نوشتن مقاله در مطبوعات
6- انداختن عبا روی کتف
7- پوشیدن دام توسط زنان و غیره.
8-نشستن دختر با پدر درمکان خلوت
9-خوردن گوشت جن جایز است
10-سمبوسه حرام است
11-هرکسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، از نظر اسلام شهید به حساب می‌آید.
12-ممنوعیت فعالیت زنان در فروشگاه های مخصوص لباس زنانه!!!!
13-سرو چندین نوع غذا حرام است
14- "میکی ماوس" را مرتد و ریختن خون آن را حلال کرده است!! فارغ از اینکه میکی ماوس یک شخصیت کارتونی بوده و همین موضوع موجب انفجار بمب خنده در خبرگزاری‌های غربی و آمریکایی شده و دستمایه طنز طنزپردازان گردیده است.
15-...........از این دست شاهکارهای وهابیت که آبروی اهل سنت واسلام را برده است زیاد است.قضاوت با خود اهل سنت


نظرات شما | لینک ثابت مطلب
اهل سنت، وهابی، نمونه ایی از فتواهای بسیار عجیب از وهابیت، فتوای وهابی ها، فتاوای وهابیون، فتوا
لطفادراین بحث شرکت کنید
تشدید فعالیت گروه های وهابی در زاهدان

در حالیکه چند روز از آغاز ماه مبارک رمضان می گذرد برخی گروه های وهابی از قبل ساماندهی شده با حضور در مساجد مختلف در زاهدان دست به تبلیغ عقاید وهابیت می زنند.به گزارش زاهدان پرس، این گروه ها که هدف اصلی خود را برای جذب جوانان مستعد قرار داده اند، ضمن تبلیغ عقاید وهابیت برخی کتابها که در آن به صراحت به عقاید شیعه اهانت شده است را به صورت رایگان در میان آنها توزیع می کنند.

ادامه مطلب ودرج نظر

نظرات شما | لینک ثابت مطلب
وهابیون، تشدید فعالیت گروه های وهابی در زاهدان، وهابی ها، زاهدان، اهل سنت زاهدان
وهابی ای که هم شیعه شد هم طلبه!
وهابی‌ای که هم شیعه شد هم طلبه!

حوزه نیوز در خبری نوشت:وقتی شنیدم طلبه ای از اندونزی در یکی از مدارس علمیه قم مشغول تحصیل علوم حوزوی است که با انقلاب اسلامی ایران به حقانیت مذهب تشیع دست یافته و پیرو آن شده بود، بر آن شدم تا او را بیابم و مصاحبه ای را پیرامون جزئیات شیعه شدنش جویا شوم.
گفت‌وگو با این طلبه اندونزیایی خواندنی است:

ادامه مطلب


نظرات شما | لینک ثابت مطلب
وهابی، وهابی‌ای که هم شیعه شد هم طلبه!، شیعه شده، سنی که شیعه شد
پاسخ های مستدل آیت الله مکارم شیرازی به شبهه افکنان

پاسخ های مستدل آیت الله مکارم شیرازی به شبهه افکنان درباره عمر حضرت نوح(ع) و امام زمان(عج)
حضرت آیت الله مکارم شیرازی، تمامی عقاید شیعه را مستدل و با پشتوانه آیات قرآن کریم، روایت و عقل و منطقی دانست و پاسخ های مستدلی را در جواب شبه افکنان به عمر طولانی حضرت نوح(ع) و امام زمان(عج) ارائه کرد.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی، در نهمین روز از ماه مبارک رمضان در جلسه تفسیر قرآن کریم که در شبستان امام خمینی(ره) حرم کریمه اهل بیت(ع) برگزار شد، با اشاره به ویژگی ها و امتیازات حضرت نوح نبی(ع) تصریح کرد: در تاریخ انبیای الهی درس های زیادی وجود دارد که نسل امروز باید از آن عبرت بگیرد.

استاد برجسته حوزه علمیه قم تاکید کرد: یکی از درس های داستان حضرت نوح(ع)، تبیین رحمانیت و مهربانی خداوند تبارک و تعالی است، خداوند به افراد گمراه فرصت می دهد که به راه راست برگردند و هدایت شوند.

وی استقامت و صبوری را از دیگر درس های تاریخ حضرت نوح(ع) دانست و بیان داشت: جوانان باید بدانند اگر می خواهند به جایی برسند باید زحمت بکشند چرا که بدون سعی و تلاش انسان به جایی نمی رسد.

این مرجع تقلید با اشاره به طول عمر حضرت نوح(ع) بیان کرد: این پیامبر اولوالعزم بیش از یک هزار و 200 سال عمر کردند، این مساله را قرآن کریم به صراحت بیان کرده است.

وی با بیان اینکه آموزه های قرآنی شامل دو بخش مستقیم و غیر مستقیم است، به شبهاتی که درباره طول عمر حضرت نوح و امام زمان مطرح می شود، پاسخ داد و گفت: دشمنان ما به ما ایراد می گیرند که چگونه ممکن است امام جواد در کودکی به امامت برسد و آن همه سؤالات فقهی را جواب دهد.

این مرجع تقلید تاکید کرد: دشمنان اهل بیت(ع) می گویند اینها قبول نیست و امکان ندارد که ما در جواب به آنها می گوییم در قرآن کریم تدبر و تامل کنید آن گاه خواهید فهمید که این مسائل امکان دارد.

این استاد برجسته حوزه علمیه قم بیان داشت: بسیاری از آموزه های قرآن وجود دارد که به صورت مستقیم مطلبی را بیان می کند، اما به صورت غیر مستقیم پاسخ هایی برای افراد بهانه جو است.

وی اضافه کرد: در مورد طول عمر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف نیز بهانه جویان و به ویژه وهابیون شبهات و سؤالاتی را مطرح می کنند که ما در اینجا هم از نظر علمی و هم به لحاظ قرآنی به شبهات آنان پاسخ می دهیم.

این مفسر قرآن کریم تصریح کرد: ما از دانشمندان سؤال می کنیم که آیا درست است که حد اعلای عمر بشر 120 سال است، آنها در جواب می گویند نه درست نیست، بلکه این مساله تابع شرایط است و تحقیقات نشان می دهد که عمر انسان تا دهها برابر قابل افزایش است.

آیت الله مکارم شیرازی افزود: دانشمندان درباره بعضی از گیاهان نیز تجربه کرده اند که ده ها برابر عمر طبیعی امکان افزایش دارد، درباره برخی از جانداران نیز این مساله آزمایش و تجربه شده است.

پاسخ های قرآنی در رد نظریه عدم امکان طول عمر انسان

وی با بیان اینکه طول عمر، حسابی از نظر علوم طبیعی ندارد، خاطر نشان کرد: از نظر قرآنی نیز سه آیه آمده و جواب دندان شکنی به بهانه جویان حسود و وهابی های کم مطالعه می دهد.

آیت الله مکارم شیرازی تاکید کرد: آیه نخست آیه ای است که درباره اصحاب کهف نازل شده است و تاکید می کند که اصحاب کهف 309 سال در خواب بودند بدون اینکه آب و غذایی بخورند.

مفسر برجسته قرآن کریم ابراز داشت: در این آیه شریفه آموزه مستقیم قرآن مساله معاد است، اما به صورت غیر مستقیم جواب دندان شکنی است به کسانی که می گویند امکان ندارد انسان بیش از 120 سال عمر کند.

وی تصریح کرد: آیه دیگر آیه ای است که مربوط به حضرت نوح است، این آیه مستقیما زحمات نوح را نشان می دهد، اما به صورت غیر مستقیم جوابی برای بهانه جویان است که ایشان عمر طولانی داشت و صدها سال مشغول هدایت مردم بود.

آیت الله مکارم شیرازی خطاب به بهانه جویان تاکید کرد: از هر نظر که بخواهید بحث کنید ما به شما ثابت می کنیم که امکان عمر طولانی انسان هم از نظر علوم تجربی و طبیعی و هم از نظر قرآنی وجود دارد.

آیت الله مکارم شیرازی افزود: از همه اینها مهم تر داستان حضرت مسیح(ع) است، قرآن کریم در آیه 157 و 158 سوره نساء به این مساله اشاره می کند.

آیت الله ناصر مکارم شیرازی بیان داشت: در حال حاضر بیش از دو هزار سال از تولد مسیح می گذرد، افزون بر این انجیل های امروز از این بالاتر می گویند و معتقدند مسیح کشته و دفن شد و سه روز در قبر بود بعد خدا او را زنده کرد و به آسمان برد، در حالی که ما این گونه اعتقادی نداریم.

عقاید شیعه مستدل و با پشتوانه عقل و منطق است

وی افزود: حقیقت مطلب این است که عقاید شیعه همه مستدل است و پشتوانه عقلی، منطقی و روایی و آیات قرآن کریم را با خود دارد و ما افتخار می کنیم هر سؤالی درباره این مسائل بشود جواب آن را با استناد به عقل و نقل و کتاب سنت در اختیارشان می گذاریم اما مخالفان ما به دنبال بهانه جویی هستند.

این مرجع تقلید ابراز داشت: دویست سال است که وهابیون اختراع شده اند که بر اثر تعلیمات مذهبی شان و اقدامات افراطی خون های بی گناهی ریخته شده است، الان هم افراد اینها مصمم شده اند که با بهره گیری از هر امکانی بر ضد شیعه و مذهب اهل بیت(ع) سمپاشی و تبلیغ کنند.

آیت الله مکارم شیرازی علت سمپاشی وهابی ها علیه مکتب اهل بیت را حسادت به پیشرفت های شیعه دانست و تاکید کرد: امروز شیعه در دنیا پیشرفت کرده، حکومت اسلامی در منطقه یک حکومت قوی است و شیعه در کشورهای مختلف از جمله عراق و لبنان و دیگر کشورها در حال پیشرفت است از این رو آنها حسادت کرده و دست به تبلیغات سوء می زنند.

* خاطره آیت الله مکارم از مناظره با علمای وهابی

این مرجع تقلید با اشاره به خاطره ای از مناظره خود با وهابیون ابراز داشت: در مدینه چند نفر از اینها سراغ ما آمدند و گفتند می خواهیم با شما بحثی داشته باشیم. بعد از اینکه قرار گذاشتیم آنها آمدند و ضبط صوت گذاشتند ما دوازه مساله مهم را مطرح کردیم و به سؤالات آنان پاسخ دادیم که یک کلمه هم در جواب نتوانستند بگویند، اما بعد در میان خودشان گفتند ما با فلانی بحث و او را مغلوب کردیم.

وی با محکوم کردن اقدامات افراطی وهابیون که موجب بدنامی اسلامی شده است، خطاب به آنان تاکید کرد: بیایید دست از این کارها بردارید، برادر وار کنار هم بنشینیم و درباره آینده اسلام بحث کنیم و به فکر دشمنانی باشیم که می خواهند ریشه قرآن را بزنند.

آیت الله مکارم شیرازی در پایان ابراز داشت: امیدواریم همه سر عقل بیایند و به وظایف خود توجه کنند و به اعتلای دین اسلام توجه داشته باشند.


نظرات شما | لینک ثابت مطلب
پاسخ های مستدل آیت الله مکارم شیرازی به شبهه افکنان
عایشه از نظر اخلاقی چگونه زنی بود

   
     

» : عایشه از نظر اخلاقی چگونه زنی بود ونظر پیامبر اسلام را درمورد عایشه بیانفرمایید؟ و پیامبر اکرم (ص ) چگونه باعایشه ازدواج کرد؟

» چگونگی ازدواج پیامبر اکرم (ص ) با عایشه: در روایت طویلى آمده است که پس از رحلت حضرت خدیجه(س) خوله دختر حکیم بن امیه از پیامبر پرسید آیا ازدواج مى‏کنى؟ پیامبر پرسیدند با چه کسى؟ پرسید باکره مى‏خواهى یا غیر باکره؟ پیامبر نسبت به هر کدام سؤال فرمودند. او «عایشه» را بهعنوان دخترى باکره و «سوده» را به عنوان زنى غیر باکره معرفى نمود. سپس پیامبر به او دستور دادند که از آن دوبرایشان خواستگارى کند.
      مسأله اصلى در میان مسلمانان این است که پس از پیامبر اسلام(ص) جانشین پیامبر کیست؟ اگر معتقد شدیم که پس از پیامبر، حضرت على و اولاد او جانشینان آن حضرت هستند، در این صورت دنباله رو آنان خواهیم شد و آنان را حق و معیار حق خواهیم دانست و اگر معتقد شدیم که پس از پیامبر افراد دیگرى جانشینان آنان هستند، در این صورت دنباله رو آنان خواهیم شد و آنان را حق و معیار حق خواهیم ناخت. این، دو راه است. یکى حق است و دیگرى باطل است. تشخیص حق بودن، به عهده کسانى است که
      در این مسأله، تخصّص کامل دارند. متخصّصان هر جامعه، تحقیق مى‏کنند و نتیجه تحقیقات خود را در اختیار جامعه قرار مى‏دهند و جامعه راه خود را بر اساس آن تحقیقات اختیار مى‏کند. به این مسأله هم توجه داشته باشیم که در مسائل اختلافى، هر کسى نمى‏تواند نظر بدهد. بحث و گفتگو در اینگونه مسائل روش خاصّى دارد و به علاوه تخصّص کافى، باید بر اساس آن روش بررسى صورت بگیرد. اگر این دو گروه بخواهند در اصل مسأله ا مامت و یا در مسائل جزئى دیگر با هم گفتگو کنند، باید آنچه را که مورد قبول هر دو طرف است، مبناى استدلال قرار دهند. به عنوان مثال، اگر گروهى بگویند: پس از پیامبر، ابوبکر بن ابى قحافه خلیفه است، باید این گروه در استدلال خود، آنچه را که مورد قبول طرف مقابل است، مورد توجه قرار دهد و یا اگر گروهى بگوید: پس از پیامبر على بن ابى‏طالب امام است باید در استدلال خود، آنچه را که مورد قبول طرف مقابل است بیاورد و گرنه بحث و گفتگو متوقف مى‏شود.
      با توجه به این دو مطلب، در جواب سئوال دانشجوى عزیز این مطالب تقدیم مى‏شود:
      1. در روایات اهل سنت، درباره على بن ابى طالب(ع) آمده است:
      پیامبر اسلام: هر کس مى‏خواهد مانند من زندگى کند و مانند من بمیرد باید على را دوست بدارد.
      پیامبر اسلام: هر کس على را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است.
      پیامبر اسلام: على از من و من از او هستم.
      پیامبر اسلام: على براى من مانند من براى خدا هستم.
      پیامبر اسلام: هر کس على را اطاعت کند مرا اطاعت کرده است و هر کس با على مخالفت کند، با من مخالفت کرده است. پیامبر اسلام: یا على! هر کس از تو جدا شود، از من جدا شده است.
      پیامبر اسلام: هر کسى على را بیازارد مرا آزرده است.
      پیامبر اسلام: یا على! دشمن تو دشمن من است و دشمن من دشمن خداست. دوست تو، دوست من است. دوست من دوست خداست.
      پیامبر اسلام: یا على! واى بر آنکه تو را دشمن بدارد.
      پیامبر اسلام: اى عمار! اگر همه مردم راهى را در پیش بگیرند و على راه دیگرى برود، تو با على برو، (المراجعات، عبدالحسین شرف الدین، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1413، صفحات 72، 242، 245، 247، 248، 249 و 250).
      امام ابو عبدالله احمد بن حنبل که یکى از امامان چهارگانه اهل سنّت است، مى‏گوید: هیچ‏کدام از اصحاب پیامبر اسلام به اندازه على بن ابى طالب فضیلت ندارد و آن حضرت دشمن زیاد داشت، دشمنان او تلاش کردند تا عیبى براى او پیدا کنند و او را با آن بکوبند ولى نیافتند و براى همین به معاویه پناه بردند که با على مى‏جنگید، (همان، ص 256 و 257). قاضى اسماعیل، نسائى، ابو على نیشابورى و غیر آنان که از بزرگان اهل سنت هستند، گفته‏اند: درباره هیچکس از اصحاب پیامبر اسلام، به اندازه على، روایات درست، وارد نشده است، (همان، ص 257). اینها، روایات و مطالبى است که مورد قبول همه علماى سنّى و شیعه است و اختلافى در آن نیست.
      2. در قرآن کریم براى همسران پیامبر اسلام، قوانین خاصّى در نظر گرفته شده است. قرآن مى‏گوید: اى پیامبر! به همسرانت بگو: اگر زندگى دنیا و زیور آن را مى‏خواهید، بیایید اموالى به شما بدهم و رهایتان کنم و اگر خدا، پیامبر خدا و سراى آخرت را مى‏خواهید، بدانید که خداوند براى نیکوکاران شما پاداش بزرگى مهیّا کرده است. اى زنان پیامبر هر کدام از شما گناه آشکارى بکند، عذاب او دو برابر است و این براى خدا آسان است و هر کس از شما مطیع خدا و پیامبر او شود و عمل شایسته انجام بدهد، پاداش او را دو برابر مى‏کنیم و براى او روزى سخاوتمندانه آماده کرده‏ایم. اى همسران پیامبر! شما مانند هیچکدام از زنان دیگر نیستند اگر تقوى پیشه کنید. پس بگونه هوس‏انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند، سخن شایسته بگوئید، در خانه‏هاى خود بمانید، همچون جاهلیت نخستین ظاهر نشوید، نماز بخوانید، زکوة بدهید و خدا و پیامبر خدا را اطاعت کنید، (سوره احزاب، آیه 28 به بعد). این آیات مى‏گوید: اگر زنان پیامبر، خدا، پیامبر خدا و سراى آخرت را بخواهند و نیکوکار باشند، پاداش دارند و اگر بدکار باشند کیفر دارند. بر اساس این آیات، تنها همسر پیامبر بودن افتخار و فضیلت نیست بلکه همسرى که داراى کمالات معنوى باشد ارزشمند است و گرنه اهل دوزخ است همانطور که همسر برخى از پیامبران پیشین اهل آتش بودند.
      الف) قرآن کریم مى‏فرماید: یا نساء النبى لستنّ کاحد من النساء ان اتقین اللّه؛ اى زنان پیامبر! شما مانند سایر زنان نیستید (یعنى برترید) اگر تقواى الهى پیشه کنید، (احزاب، آیه 33) و نیز مى‏فرماید: یا نساء النبىّ من یأت منکنّ بفاحشة مبینة یضاعف لها العذاب ضعفین و کان ذلک على اللّه یسیرا و من یقنت منکنّ للّه و رسوله نؤتها اجرها مرّتین و اعتدنا لها رزقا کریما؛ اى زنان پیامبر! هر کدام از شما کارزشتى مرتکب شود، عذاب او دو برابر خواهد بود و آن بر خدا آسان است و هر کدام از شما اطاعت خدا و رسولش را به جا آورد، دو برابر اجرش مى‏دهیم و روزى کریمانه‏اى برایش مهیا مى‏کنیم، (احزاب، آیه 31).
      خداوند سبحان در این دو آیه شریفه، آشکارا بیان مى‏دارد که ملاک شرافت و فضیلت در زنان پیامبر(ص)، تقواى الهى است نه همسرى آن حضرت؛ گر چه بیان مى‏دارد که این موقعیت (همسرى پیامبر) موقعیت خطیرى است که اگر حُسن استفاده از این موقعیت شود، سود دو چندان در پى دارد و اگر سوء استفاده شود به همان میزان، زیان دو برابر به همراه دارد.
      تأیید این مطلب که صِرف همسرى پیامبر(ص) نمى‏تواند ملاک شرافت و فضیلت باشد، این است که در میان زنان پیامبران گذشته نیز، زنانى بوده‏اند که دچار خشم و غضب الهى شده‏اند: در آیه 10 سوره «تحریم» خداوند متعال، همسران نوح و لوط را به شدّت مذمّت نموده و مى‏فرماید: «این دو زن همسر دو تن از بندگان صالح من بودند و به همسرشان (نوح و لوط«ع») خیانت کردند، و همسر پیامبر بودنشان نتوانست آن دو را از عذاب قهر الهى حفظ کندو به آن دو گفته شد، همراه اهل آتش داخل آتش شوید». نتیجه این که امکان دارد که زنى همسر پیامبر باشد؛ ولى معصیت کار بوده و اهل آتش باشد.
      آیا در میان زنان پیامبر گرامى اسلام (ص) نیز زن ناشایسته و مذموم بوده است یا نه؟
      در قرآن کریم ـ و به تبع در احادیث معتبر ـ از دو تن از زنان پیامبر(ص) مذمت شده است: در آیه 3 تا 5 سوره «تحریم» حال دو تن از همسران پیامبر(ص) بیان شده است. خلاصه این که آن دو زن سرّ پیامبر(ص) را افشا مى‏کردند و خداوند متعال پیامبر(ص) را از گناه آن دو زن آگاه ساخت و نسبت به آنان فرمود: «اگر شما دو زن توبه کنید بسیار به جاست چرا که دل‏هاى شما از حق برگشته است و اگر در مخالفت پیامبر(ص) همدیگر را یارى کنید، پسبدانید که خداوند یاور و نگهبان او است و جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان همه پشتیبان او هستند وامید است که اگر پیامبر(ص) شما را طلاق دهد، خداوند به عوض شما، زنان بهترى به پیامبر(ص) بدهد که مسلمان و مؤمن و مطیع باشند».
      حاصل این آیات شریفه این است که یقینا بعضى از زنان پیامبر(ص)، معصیت کار بوده و گاه به پیامبر(ص) ضربه مى‏زدند. مخفى نماند که بیشتر مفسّران شیعه و اهل سنّت این آیات را مربوط به عایشه (دختر ابوبکر) و حفصه (دختر عمر) مى‏دانند. که هر دو همسر پیامبر(ص) بوده‏اند.
     
      3. عبدالله بن زبیر دشمن حضرت على(ع) بود. در کلمات آن حضرت آمده است که: «ما زال الزبیر رجلاً منّا اهل البیت حتى نشأ ابنه المشئوم عبدالله»، (نهج‏البلاغه فیض‏الاسلام، ج 6، حکمت 444، ص 1294 یک مجلّدى). زبیر همواره با ما بود تا آنکه فرزند نامبارکش پا به دوره جوانى گذاشت.
      عبدالله بن زبیر به ابن عباس گفت: چهل سال است که عداوت شما در دل من است، (عایشه در دوران على امیرمؤمنان، علامه سید مرتضى عسکرى، ترجمه نجمى و هریسى، ص 286 به نقل از مروج الذهب و شرح نهج‏البلاغه ابن ابى الحدید). عبدالله بن زبیر پسر اسماء است. اسماء دختر ابوبکر است. پس عبدالله بن زبیر خواهرزاده عائشه همسر پیامبر اسلام است. روزى على(ع) به او گفت: اى عائشه! شدّت علاقه تو به عبدالله بن زبیر و قوم و خویش طلحه، تو را به راهى نکشاند که به عذاب خداوند منتهى شود، (همان، ص 290). همین عبدالله بن زبیر، عائشه را به جنگ با على کشاند. شواهدى بر این امر دلالت مى‏کند که به برخى اشاره مى‏کنیم: الف. روزى عایشه گفت: هر وقت عبدالله بن عمر را دیدید، او را نزد من بیاورید. عبدالله بن عمر نزد عایشه حاضر شد. عایشه گفت: اى عبدالله بن عمر! چرا مرا روزى که خواستم عازم بصره شوم، منع نکردى؟! عبدالله بن عمر گفت: چون تو در آن زمان با عبدالله بن زبیر بودى، فکر او بر فکر تو غالب بود، تو در مقابل آن اختیار نداشتى و گفتار من در تو سودى نداشت و اثر نمى‏کرد. عایشه گفت: هر چه بود گذشت ولى این را بدان که اگر تو مرا منع مى‏کردى نمى‏رفتم، (همان، ص 290). ب. وقتى که لشکریان عایشه در حرکت به سوى بصره به «حوأب» رسیدند، عایشه خواست برگردد ولى عبدالله بن زبیر او را از این تصمیم منصرف ساخت، (همان).
      این شواهد نشان مى‏د هند که عایشه به شدت تحت تأثیر افکار عبدالله بن زبیر بود.
      4. عایشه در زمان عثمان بن عفان با او دشمنى داشت و همواره از او بد مى‏گفت. عروه مى‏گوید: در جنگ جمل با عایشه بودم. چهار نفر اسب سوار آمد. یکى از آنان نقاب بر چهره داشت. عایشه گفت: آنکه نقاب دارد، على است. بپرسید ببینید کیست؟
      از او پرسیدند، گفت علىّ بن ابى طالب هستم. عایشه گفت: بپرسید چه مى‏گوید. على(ع) گفت: تو را به خدایى که بر حضرت محمد کتاب نازل کرده، آیا مى‏دانى که پیامبر مرا وصىّ خانواده خود کرده؟ عایشه گفت: بله مى‏دانم. على(ع) گفت: پس چرا از خانه‏ات بیرون آمدى و بر ضد من بپاخاستى؟ گفت: خون عثمان را مى‏خواهم. على(ع) گفت: اى عایشه! تو که تا دیروز مردم را به قتل عثمان تحریک مى‏کردى و مى‏گفتى که هنوز پیراهن پیامبر نپوسیده است ولى عثمان سنّت پیامبر را تغییر داده است. حالا چطور به
      خونخواهى او قیام کرده‏اى؟ پس از آن على(ع) برگشت، (ایضاح فضل بن شاذان، ص 77، از انتشارات دانشگاه تهران، سال 1363). روزى عثمان بالاى منبر براى مردم سخنرانى مى‏کرد. در آن روزها معترضان اعتراضات خود را اعلام مى‏کردند. آن روز در آن حال که عثمان روى منبر بود، عایشه بلند شد، پیراهن پیامبر را به دست گرفت و به عثمان گفت: اى عثمان! هنوز پیراهن پیامبر نپوسیده ولى تو سنّت پیامبر را تغییر دادى، (همان، ص 263). عثمان در محاصره قرار گرفته بود. در همان زمان عایشه آماده سفر حج شد. مروان به او گفت: اى مادر مؤمنان! کاش مکه نروى و بمانى تا از عثمان دفاع کنى. عایشه در جواب درخواست مروان بن حکم گفت: به خدا قسم دوست داشتم که عثمان مثل اجناس داخل گونى بود و آن را به دریا مى‏انداختم. پس از آن در همان اوضاع و احوال به مکه رفت. وقتى که عثمان کشته شد و مردم با على(ع) بیعت کردند، گفت: عثمان را مظلومانه کشتند و به خونخواهى برخاست،
      (همان، ص 264).
      5. پیامبر اسلام(ص) روزى زنان خود را جمع کرد و گفت: کاش مى‏دانستم کدامیک از شما سوار بر شتر پرمو مى‏شود و سگهاى حوأب پارس مى‏کنند، و در چپ و راست او مردم کشته مى‏شوند ولى خود او نجات مى‏یابد، (همان، ص 75). حذیفة بن یمان گفت: آیا اگر به شما خبر بدهم که مادرتان به سوى شما حرکت مى‏کند و با شما مى‏جنگد، مرا تصدیق مى‏کنید؟ به خدا قسم دروغ نمى‏گویم، (همان، ص 81).6. عایشه با حضرت على(ع) دشمنى داشت و گرنه نمى‏توان با آن حضرت جنگید. شواهدى بر این مسأله دلالت دارد که برخى از این قرار است:
      الف. از عایشه نقل شده که گفت: هنگامى که بیمارى پیامبر شدت یافت، آن حضرت از خانه خارج شد در حالى که دو نفر زیر بغل او را گرفته بودند. یکى عباس بن عبدالمطلب بود و یکى هم یک مردى بود. راوى حدیث مى‏گوید: به ابن عباس گفتم: آن مرد دیگر چه کسى بود؟ گفت: على بن ابى طالب بود. ابن عباس گفت: عایشه نمى‏خواهد خوبى على را بگوید، (المراجعات، ص 327).
      ب. مردى به نزد عایشه آمد و از عمّار و على بن ابى طالب بد گفت. عایشه از على(ع) دفاع نکرد ولى درباره عمار گفت: از پیامبر خدا شنیدم که اگر عمار بین دو امر مخیر شود، بهترین آن را اختیار مى‏کند، (همان).
      ج. عایشه نامه‏اى به این صورت به زید بن صوحان نوشت: این نامه‏اى است از امّ المؤمنین دختر ابى بکر همسر پیامبر به فرزند
      صالحش زید بن صوحان. بعد از حمد و سپاس، اى زید! با رسیدن این نامه به سوى ما حرکت کن و ما را در این جنگ یارى بده و اگر به فرمان ما گردن ننهى لا اقلّ از على دورى کن و از کمک به او خوددارى کن، (عایشه در دوران على، ص 276). زید بن صوحان هم در جواب نوشت: این نامه‏اى است از زید بن صوحان به عایشه دختر ابى بکر و همسر پیامبر. اى عایشه! آرى من فرزند با وفا و مطیع تو هستم در صورتى که از این اقدام خطرناک دست بردارى و از همان راهى که آمده‏اى به خانه‏ات برگردى و اگر
      پیشنهاد مرا نپذیرى نه تنها فرزند تو نیستم بلکه اولین کسى خواهم بود که با تو مى‏جنگد، (همان، ص 276).
      د. در نهج البلاغه آمده است: «و امّا فلانه فأدرکها رأى النساء و ضغن غلى فى صدرها کمرجل القین و لو دعیت لتنال من غیرى ما انت الىّ لم تفعل و لها بعد حرمتها الاولى و الحساب على الله؛ و اما فلان کس راستى اندیشه زنانه دریافته و دشمنى، در سینه‏اش مانند دیگ آهنگر به جوش آمده است و اگر او را وادار مى‏کردند به اینکه آنچه را که با من کرد در باره دیگرى بکند، به آن اقدام نمى‏کرد ولى با اینحال هنوز هم آن حرمت نخستین را درباره او مراعات مى‏کنیم و حساب او با خداوند است»، (نهج‏البلاغه فیض الاسلام، خطبه 155).
      7. عایشه بر ضد حضرت على قیام کرد و لشکرکشى کرد. ابتدا به سوى بصره رفتند و در بصره درگیرى مختصرى پیش آمد و نیروهاى عایشه تعدادى از طرفداران على(ع) را کشتند و خود را آماده کردند تا با نیروهاى حضرت على(ع) درگیر سازند. نیروهاى حضرت على(ع) رسیدند و جنگ جمل آغاز شد و با شکست نیروهاى عایشه پایان یافت. على(ع) چند بار با فرماندهان اصلى نیروهاى عایشه تماس گرفت و تلاش کرد تا درگیرى روى ندهد ولى همه تلاشها بى نتیجه ماند. پیش از شروع درگیرى افرادى با
      عایشه تماس گرفتند ولى عایشه قبول نکرد. ام سلمه قبل از خروج عایشه به عایشه گفت:
      اى عایشه! خداوند تو را محدود ساخته، از فرمان او پا را فراتر نگذار. خداوند به احترام پیامبرش بین تو و مردم حرمتى برقرار ساخته، آن را مشکن. خداوند خانه را براى تو در نظر گرفته، از آن بیرون نرو. اى عایشه! رسول خدا تو را بهتر مى‏شناخت، اگر دخالت در این امور خوب بود دستورى به تو مى‏داد در صورتى که تو را از دخالت در این امور منع کرده است. اى عایشه! اگر پیامبر تو را در این حال
      ببیند چه خواهى گفت؟ از خدا بترس و از پیامبر شرم بکن. اى عایشه! آنچه از رسول خدا شنیده‏ام اگر بگویم، مانند مار گزیده به خود مى‏پیچى. عایشه در جواب ام سلمه گفت: من گرچه همیشه به موعظه تو گوش مى‏کنم ولى در این مورد نمى‏توانم بپذیرم. من به‏سفرى نیکو مى‏روم. من مى‏خواهم بین دو گروه از مسلمانان صلح برقرار سازم، (عایشه در دوران على امیرمؤمنان، ص 55 به نقل از عقد الفرید، ج 3، ص 69). در همان روزها که نیروهاى دو طرف آماده درگیرى بودند عمار بن یاسر آمد و به عایشه گفت: تو را به خدا آیا مى‏دانى که پیامبر على را وصىّ خود در خانواده‏اش کرده است؟ عایشه گفت: بله. عمار گفت: پس چرا بر ضد او از خانه‏ات بیرون آمدى؟ مگر خداوند دستور نداده که در خانه‏ات بنشین؟! عایشه گفت: خون عثمان را مى‏خواهم. عمار گفت: اصلاً این چه ربطى به زن‏ها دارد؟!، (ایضاح، ص 77).با نگاهى کوتاه به زندگى عایشه در دو برهه از تاریخ (یکى زمان حیات پیامبر(ص) و دیگرى پس از پیامبر(ص)، یعنى در دوران خلفا) مى‏توان فهمید که آیا عایشه جوهره ایمان و تقوا را داشته است تا در ردیف زنان شایسته پیامبر(ص) باشد و یا این که چنین نبوده است.
      امّا در دوران خلفا عایشه فرمان‏هاى پیامبر(ص) را زیر پا نهاده و در این برهه از زندگیش نقاط تاریکى ازخود بر جاى گذاشته است. از مهم‏ترین آنها ـ که از مسلّمات تاریخ است ـ لشکر کشى عایشه و جنگ با امیر المؤمنین(ع) است؛ آن هم در زمانى که آن حضرت رسما خلیفه رسول خدا(ص) بود؛ یعنى، مسلمین پس از عثمان با آن حضرت بیعت کرده بودند؛ در حالى که پیامبر(ص) به عایشه از این واقعه خبر داده بود و او را از چنین گناه نابخشودنىنهى کرده بود. حتى برادر عایشه، محمد بن ابى بکر شخصا عایشه را از جنگ برحذر داشت و حدیث پیامبر(ص) را به او یادآورى نمود که حضرت رسول(ص) خبر داده بود یکى از زنان من به جنگ با برادرم على(ع) خواهد رفت و .... با این همه به خاطر کینه توزى با حضرت على (ع) به جنگ با ایشان برخاست و هزاران نفر را به کشتن داد. و با آن که امام على(ع) پس از پایان جنگ به احترام نسبتش با پیامبر(ص) با عایشه بسیار کریمانه رفتار کرد، ولىعایشه مجددا کینه توزى خود را ابراز نمود و در مقابل امام حسین(ع) ایستاد و مانع دفن امام حسن(ع) در کنار قبر رسول الله(ص) شد و سبب گردید تا جنازه آن حضرت تیرباران شود.
      آیا چنین اعمالى مى‏تواند از کمال ایمان و تقوا ناشى شده باشد؟!!
      جنگ جمل پایان یافت. حضرت على(ع) نزد عایشه آمد و گفت: اى عایشه! مردم را بر ضد من و به جنگ من شوراندى، به خونریزى تحریک کردى، خونها ریخته شد و برادرکشى‏ها راه افتاد. آیا رسول خدا به تو چنین دستور داده بود؟ مگر او نگفته بود که از خانه‏ات بیرون نیا. عایشه گفت: حالا که پیروز شده‏اى و بر ما تسلط یافته‏اى مرا عفو کن و از من درگذر، (عایشه در دوران على امیرمؤمنان)
      8. عایشه از درگیرى با على(ع) اظهار پشیمانى مى‏کرد.
      ابوجندب مى‏گوید: روزى نزد عایشه رفتم. گفت: کیستى؟ گفتم: از قبیله «ازد» هستم. گفت: در جنگ جمل شرکتى داشتى؟ گفتم: بله. گفت: با ما بودى؟ گفتم: بر ضد شما بودم. گفت: این رجر را «اى مادر عزیز! اى بهترین مادرانى که مى‏شناسیم» چه کسى مى‏خواند؟ گفتم: پسر عمویم. آنگاه عایشه آنچنان گریه کرد که فکر کردم هرگز آرام نخواهد شد، (نقش عایشه در تاریخ اسلام (3ـ1)، ص 209، علامه
      مرتضى عسکرى، ترجمه عطاء محمد سردارنیا، محمدصادق نجمى، هاشم ویسى و محمدعلى جاودان، چاپ ششم، 1373، انتشارات مجمع علمى اسلامى). ابن اثیر مى‏گوید: روزى در حضور عایشه از جنگ جمل سخن به میان آمد. عایشه گفت: اى کاش شرکت نکرده بودم و مانند زنان پیامبر در خانه خودم مى‏نشستم، (همان، به نقل از اسدالغابه، ج 3، ص 284). آورده‏اند: هنگامى که عایشه در حال مرگ بود، سخت ناراحت شد. گفتند: چرا ناراحت هستى؟ گفت: جنگ جمل مانند استخوانى در گلویم گیر کرده است اى کاش پیش از این مرده بودم و جنگ جمل را به وجود نمى‏آوردم، (همان).
      9. اگر کسى بر ضد على(ع) بپاخیزد، مهدور الدم و اهل آتش است. در روایات آمده است که هر کس علیه حضرت على خروج کند کافر است. از عایشه نقل شده که پیامبر خدا فرمود: «ان الله عهد الىّ ان من خرج على على فهو کافر فى النار؛ خداوند به من وحى کرد که: هر کس بر ضدّ على قیام کند، کافر و اهل آتش است»، (احقاق الحق، ج 7، ص 337، چاپ اول، به نقل از ینابیع المودة). در روایت دیگرى از عایشه آمده است که پیامبر اسلام فرمود: «ان الله عهد على ان من خرج على على فهو کافر فى النار» قیل: «لم خرجت علیه؟» قالت: «انا لنسیت هذا الحدیث یوم الجمل حتى ذکرته بالبصرة و انا استغفرالله؛ خدا بر من عهد کرد که «هر کس بر ضد على قیام کند، کافر و اهل آتش است». به او گفته شد: «تو چرا بر او شوریدى؟» گفت: «این حدیث را در روز جنگ جمل فراموش کردم. در بصره به یادم آمد و اکنون از خداوند مى‏خواهم از گناه من درگذرد.»، (ملحقات احقاق الحق، ج 23، ص 44، به نقل از مودة القربى و ج 18، ص 470، ح 46 به نقل از مودة القربى). یادآورى: آنچه آورده شد، از مآخذ و منابع اهل سنت گرفته شده است. بر اساس این دو روایت و روایاتى که درباره حضرت على(ع) آوردم مى‏توان درباره همسر پیامبر عایشه داورى کرد. آنچه قطعى و یقینى است این است که عایشه دست به این گناه بزرگ زد که نه خدا، نه پیامبر و نه زنان دیگر پیامبر، هیچکدام به این کار عایشه راضى نیستند.
      س. آیا عایشه محبوبترین زن براى پیامبر بود؟
      ج. در جواب باید گفت: محبوبترین زن براى پیامبر، حضرت خدیجه(س) است و براى همین است که بیش از زنان دیگر، مورد حسد عایشه بود. عایشه مى‏گوید: هر روز پیامبر هنگام بیرون رفتن از خانه، خدیجه را یاد مى‏کرد. روزى ناراحت شدم و گفتم: خدیجه که پیر زنى بیش نبود، خدا که بهتر از آن را نصیب تو کرده است. پیامبر ناراحت شد و گفت: به خدا سوگند خداوند بهتر از آن را به من نداده است. او کسى بود که در آن شرایط که کسى به من ایمان نمى‏آورد، ایمان آورد، آنگاه که همه مرا تکذیب مى‏کردند، او مرا تصدیق کرد و خداوند از او برایم اولاد عطا کرد، (المراجعات، ص 332).
      عایشه مى‏گوید: «ما غرت على امرأة کما غرت على خدیجة؛ درباره هیچکس به اندازه خدیجه حسد نکردم»، (الصحیح من سیرة النبى، ج 2، ص 184، چاپ جامعه مدرسین، 1414 به نقل از صحیح بخارى و صحیح مسلم). عسقلانى و قسطلانى مى‏گویند: عایشه درباره همه زنان پیامبر حسد داشت ولى نسبت به خدیجه حسد بیشترى داشت، (همان، ص 185 به نقل از فتح البارى و ارشاد السارى).
      اگر عایشه در دل پیامبر، محبوبترین زن بود، جا نداشت اینهمه حسد در دل او وجود داشته باشد و پیامبر اکرم، همواره از حسد نهى کرده است.
      س. آیا عایشه زیباترین زن پیامبر بود؟
      ج. در جواب باید گفت: 1. روایاتى که عایشه را محبوبترین و زیباترین زن پیامبر معرفى کرده، از خود عایشه و یا از خواهرزاده‏اش عروه است و از این جهت قابل اعتماد نیست چون باید دیگران داورى کنند که تو زیباترین هستى و گرنه هر زنى خودش را زیبا مى‏بیند.
      2. بعد از جنگ جمل، ابن عباس گفت که عایشه نه زیباترین زن پیامبر است و نه گرامى نسب‏ترین آنان.
      3. این، عایشه بود که به زنان پیامبر حسد مى‏کرد. اگر زنى زیباتر از همه زنها باشد، در حق آنان حسد نمى‏کند و آنها باید حسد کنند
      که این، از همه دلرباتر است در حالیکه همواره عایشه حسد مى‏کرد.این مى‏رساند که عایشه محبوبترین و زیباترین نبوده است، (الصحیح من سیرة النبى، ج 2، ص 183، چاپ جامعه مدرسین). اصلاً اگر زنى با کمال و صاحب جمال باشد به دیگران اظهار نمى‏کند. به علاوه، پیامبر اسلام، انسان کامل است، او که در بند جمال نیست و اگر بانویى داراى کمالات معنوى باشد محبوب دل اوست گرچه صورت ظاهرش زیبا
      نباشد و اگر بانویى داراى کمالات معنوى نباشد، محبوب دل پیامبر نیست گرچه صورت ظاهرش بسیار زیبا هم باشد. حضرت خدیجه حقیقة محبوب دل پیامبر بود و براى همین پیامبر اسلام همیشه او را یاد مى‏کردند و عایشه هم به خاطر همین یاد زیاد، ناراحت مى‏شد و حسد مى‏کرد. این حسد، از صفات زشت اخلاقى است و امکان ندارد صاحب آن محبوب دل پیامبر باشد. عایشه‏ایکه میانه خوبى با على(ع) نداشت، چطور مى‏تواند محبوب دل پیامبر باشد. این على است که از کودکى در دامن پیامبر بزرگ
      شده و تا پایان عمر پیامبر اسلام، از پیامبر و دین اسلام دفاع کرده است. چطور عایشه مى‏تواند در محبوبیت، مقدّم بر او باشد؟!
      5. بدون تردید، محبوبترین زن در نزد پیامبر اسلام، حضرت خدیجه و در مرتبه دوم جناب ام سلمه است، (همان، ج 1، ص 120) و در مرتبه سوم میمونه از همه زنان پیامبر افضل است، (المیزان، ج 16، ص 316، بیروت، عربى، چاپ دوم).
      6. پیامبر اسلام در سال دوم هجرت پس از جنگ بدر با ام سلمه ازدواج کرد. ام سلمه پس از خدیجه(س) افضل زنان آن حضرت است. اولین زنى که به حبشه هجرت کرد ام سلمه است که به همراه شوهرش «ابو سلمه» به حبشه رفت. پس از وفات شوهرش، ابوبکر و پس از آن عمر از او خواستگارى کردند ولى او نپذیرفت. بعد از آن دو، پیامبر از او خواستگارى کرد و ام سلمه در جواب گفت: من از شوهر قبلى‏ام بچه دارم و مى‏ترسم در اداى حق آن حضرت نتوانم موفق شوم و گر نه هیچگونه منعى نیست. رسول خدا پذیرفت. سنّ ام سلمه در وقت هجرت به حبشه پانزده و در وقت ازدواج با پیامبر بیست و پنج سال بود. او در اوایل خلافت یزید و در سال 63 هجرى قمرى در 84 سالگى وفات یافت. ام سلمه در زمان پیامبر و پس از پیامبر هیچگونه انحرافى نیافت و درست در خط مستقیم اسلامى حرکت کرد و همواره در خانه‏اش بود. ام سلمه قسم خورده بود که با عایشه تا آخر عمر سخن نگوید چون عایشه به
      جنگ على(ع) رفت. عایشه پس از جنگ جمل نزد ام سلمه آمد و ام سلمه گفت: مگر من تو را منع نکردم و با او دیگر سخن نگفت، (الصحیح، ج 4، ص 61، چاپ جامعه مدرسین).
      ام سلمه از شوهر قبلى خود پسرى به نام عمر داشت. حضرت على(ع) عمر را والى فارس و بحرین کرده بود. در جنگ جمل، عمر در میان نیروهاى على(ع) بود، (الصحیح، ج 4، ص 64). ام سلمه از زیباترین زنان بود، (الصحیح، ج 2، ص 186، به نقل از المواهب الدنیه) از حضرت امام باقر(ع) نقل شده که ام سلمه زیباترین زنان پیامبر اسلام بود. خود عایشه مى‏گوید: وقتى که پیامبر با ام سلمه ازدواج کرد بسیار غمگین شدم چون به ما گفته بودند که زن زیبایى است و وقتى که او را دیدم، زیباتر از آنچه که گفته بودند، یافتم، (همان به نقل از طبقات، ج 8، ص 66 و الاصابة، ج 4، ص 459). ابن حجر هم آورده است که ام سلمه جمال زیبا و عقل کامل داشت، (همان). درباره صفیّه دختر حیّى بن اخطب یهودى آمده است که از زیباترین زنان بود. وقتى که صفیّه اسیر شد و به مدینه آمد، زنان انصار براى تماشاى چهره زیباى او آمده بودند. همه تماشا مى‏کردند. در همان حال عایشه هم به دقت نگاه مى‏کرد. پیامبر پرسید صفیّه را چگونه دیدى؟ گفت: یک زن یهودى. پیامبر گفت: چنین نگو، (همان، به نقل از طبقات، ج 8، ص 90). حتى برخى از زنان انصار به یکدیگر مى‏گفتند: در میان اسیران زنى دیدیم که تاکنون مانند آن را ندیده‏ایم، (همان، به نقل از طبقات). درباره اسماء بنت نعمان آورده‏اند که زیباترین زنان زمان خود بود و زنان پیامبر، او را حسد مى‏کردند. درباره ماریه و جویریه و دیگر همسران پیامبر هم اینگونه روایات نقل شده است به این ترتیب چگونه مى‏توان گفت که عایشه زیباترین زنان پیامبر، (الصحیح، ج 2، ص 186) به شمار مى‏رفت. بطور یقین عایشه چنین نبوده است.در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) با شواهد بسیارى در تاریخ و احادیث معتبر در کتاب‏هاى شیعه و اهل سنّت وجود دارد که عایشه بعضا موجبات اذیت حضرت رسول(ص) را فراهم مى‏کرده و بر این که پیامبر(ص) محبت زیادى به حضرت زهرا(س)، سرور زنان عالمیان داشته و از فضیلت او بسیار مى‏گفته و او را مى‏بوسیده است، حسادت مى‏ورزید. هم چنین از حضرت خدیجه ـ که به اتفاق شیعه و اهل سنت یکى از چهار زن برگزیده عالم است ـ به زشتى یاد مى‏کرده است و ....یادآورى: 1. پیامبر اسلام عاشق جمال ظاهر نیست بلکه محبوب دل او جمال باطن است. آنکه داراى چهره‏اى زیبا و باطنى آلوده است، محبوب دل او نیست.
      2. زن پیامبر بودن افتخار نیست. آنچه افتخار است، داراى ارزشهاى اسلامى بودن است. اگر زن پیامبر باشى و داراى صفات بد، اهل دوزخى و اگر زن پیامبر نباشى و داراى کمالات معنوى، اهل بهشت و بهشتى.
      3. آن چه گفته شد برگرفته از کتابهاى معتبر اهل سنت و کتابهاى محققان شیعه بود و آنچه درباره رفتارهاى محبت‏آمیز و مسائل زناشویى پیامبر(ص) و عایشه در تاریخ و روایات آمده است. نشانه روش پسندیده همسردارى پیامبر(ص) و درک موقعیت سنى همسرش و تأمین نیازهاى عاطفى اوست و دلیلى بر حقانیت موضعگیریهاى عایشه بعد از رحلت پیامبر(ص) ندارد چنان که طلحه و زبیر و... نیز از اصحاب پیامبر(ص) به شمار مى‏آمدند ولى بعد از رحلت پیامبر(ص) در جبهه باطل قرار گرفتند.
      براى آگاهى بیشتر درباره مسائل اختلافى مى‏توانید به این کتابها مراجعه کنید:
      الف. احقاق الحق
      ب. الغدیر
      ج. الصحیح من سیرة النبى
      د. المراجعات
      ه. دلائل الصدق
      و. شبهاى پیشاور سلطان الواعظین
      ز. گروه رستگاران سلطان الواعظین
      ح. کتابهاى سید مرتضى عسگرى.


نظرات شما | لینک ثابت مطلب
عایشه، عایشه از نظر اخلاقی چگونه زنی بود، زنان پیامبر
» دو (متعه )ای که عمر حرام کرد چیست ؟

» دو (متعه )ای که عمر حرام کرد چیست و چهفرقی با هم دارند؟

» دو متعه‏اى که عمر به خطاب تحریم کرد عبارتند از متعة الحج و متعة النکاح
      معناى متعه‏ى حج و متعه‏ى نکاح.
      کلمه‏ى «متعه» به معناى لذت بردن و سود بردن است، (مجمع البحرین و صحاح اللغة). متعة الحج به معناى لذت بردن خاصى است که در حج است و متعة النکاح به معناى لذت بردن خاصى است که در نکاح است. متعة النکاح را «متعة النساء» هم مى‏گویند.
      توضیح متعه‏ى حج
       کسانى که دور از مکه هستند مانند مردم ایران، وقتى که به حج مى‏روند وظیفه‏شان این است که اول چند عمل انجام مى‏دهند و پس از انجام آن عمل آزاد مى‏شوند و پس از آنکه هشتم ذى حجه رسید دوباره اعمال دیگرى دارند و آنها را انجام مى‏دهند. در بین این دو نوع اعمال، این حاجى‏ها که از راههاى دور آمده‏اند، مى‏توانند هر کار لذتبخشى را انجام دهند. این لذّتى را که در بین عمره و حج مى‏برند، متعة الحج مى‏نامند.
      اعمال عمره تمتّع به این صورت است:
       1. احرام در یکى از میقاتها
       2. طواف خانه خدا
       3. دو رکعت نماز طواف
       4. سعى بین صفا و مروه
       5. تقصیر،(تحریر الوسیله، ج 1، ص 405، جواهر 18، ص 3).
      وقتى که این اعمال را انجام دادى، از احرام خارج مى‏شوى و حالا مى‏توانى هر گونه لذتى خواستى ببرى. پس از انجام این اعمال همه‏ى چیزهایى که با احرام حرام شده بود، حلال مى‏شود.
      اگر ده روز مانده به اول ذى حجه به مکه رسیدى و این چند عمل را در مدت یکى دو ساعت انجام دادى، پس از آن باید صبر کنى تا هشتم ذى حجه برسد و از آن روز تا هشتم ذى حجه آزاد هستى و مانند خود مردم مکه هستى. مى‏توانى زن بگیرى، اگر زن دارى مى‏توانى لذتهاى جنسى ببرى و امثال اینگونه لذتها. وقتى که هشتم ذى حجه رسید دوباره احرام مى‏بندى و اعمال حج تمتع را شروع مى‏کنى. عمر بن خطاب این آزادى را تحریم کرد و گفت: کسى حق ندارد بین عمره و حج آزاد شود و لذتهاى جنسى و مانند آن ببرد بلکه باید از اول تا آخر محرم بماند و در پایان اعمال حج، آزاد شود. ولى از دیدگاه مکتب اهلبیت، حاجى‏هایى که از راههاى دور مى‏آیند، بین این دو مُحِل مى‏شوند. یعنى از احرام خارج مى‏شوند و آنچه با احرام حرام شده بود، حلال مى‏شود.
      توضیح متعه‏ى نساء
      متعة النساء یا متعة النکاح این است که اگر زنى شوهر نداشته باشد بخواهد با مردى بطور موقّت ازدواج کند، این زن مى‏تواند با آن مرد ازدواج کند و یا اگر مردى بخواهد با زنى بطور موقت ازدواج کند و آن زن شوهر نداشته باشد، این مرد مى‏تواند با آن زن ازدواج کند و وقتى که آن مدت تمام شد ازدواج پایان مى‏پذیرد و دیگر به یکدیگر مَحرم نیستند. حتى انسان مى‏تواند با اهل کتاب هم اینگونه ازدواج بکند. از دیدگاه اسلام مرد و زن در این امر آزادند. عمر بن خطاب این آزادى را هم تحریم کرد و گفت هیچ زن و مردى حق ندارند به این صورت ازدواج کنند. از نظر مکتب اهلبیت اینگونه ازدواج صحیح و هیچ اشکالى ندارد و آن زن موقتا زن این مرد است و این مرد موقتا شوهر آن زن است و اگر در این مدت آن زن حامله شد، بچه، حلال‏زاده و بچه همین مرد و زن است.
      در زمان رسول خدا متعه‏ى نساء حلال بوده و اشکالى نداشت و تحریم عمر بر خلاف سنت رسول خدا بود.
      روایات اهل سنت درباره‏ى متعه‏ى نساء و متعه‏ى حج
      از عمر بن خطاب روایت شده که گفت: «متعتان کانتا على عهد رسول الله و أنا انهى عنهما و اعاقب علیهما: متعة الحج و متعة النساء؛ در زمان پیامبر، دو متعه وجود داشت و من از آن دو متعه نهى مى‏کنم و هر کس را که به آن دو متعه مرتکب شود، کیفر مى‏دهم: متعه‏ى حج و متعه‏ى نساء»، (الغدیر، ج 6، عربى، ص 298، ح 2 به نقل از منابع اهل سنّت).
      همچنین عمر گفت: «ثلاث کنّ على عهد رسول الله و أنا محرمهنّ و معاقب علیهنّ: «متعة الحج» و «متعة النساء» و «حىّ على خیر العمل» فى الاذان؛ سه چیز در زمان پیامبر وجود داشت و من حرام کننده‏ى آنها و کیفردهنده آنها هستم: متعه‏ى حج، متعه‏ى نساء و حى على خیر العمل گفتن در اذان نماز»، (همان، ص 301 به نقل از منابع اهل سنت).
      محمد بن عبدالله بن حارث بن نوفل بن عبدالمطلب مى‏گوید: در آن سال که معاویه به حجّ آمده بود، نزد سعد بن ابى وقّاص و ضحاک بودم. آن دو درباره‏ى متعه‏ى حج با هم گفتگو مى‏کردند. ضحاک گفت: جز آنکس که جاهل به دستور خداست، دست به متعه‏ى حج نمى‏زند.
      سعد بن ابى وقاص به ضحّاک گفت: برادرم! بد گفتى.
      ضحاک گفت: بد نگفتم زیرا که عمر بن خطاب از متعه‏ى حج نهى کرده است.
      سعد گفت: پیامبر به این عمل دست زد و ما هم به همراه او چنین عمل کردیم، (الموطّأ، مالک بن انس، ص 233، ح 60، چاپ دار الکتاب العربى، کتاب الحج، سنن نسائى، ج 5 ـ 6، بشرح سیوطى، ص 152، چاپ اول).
      در سنن ابن ماجه آمده است: عمر گفت: من مى‏دانم که پیامبر و اصحاب آن حضرت به متعه‏ى حج دست مى‏زدند و لکن من خوشم نمى‏آید که حاجى‏ها در حالى که با همسران خود ارتباط پیدا کرده، غسل جنابت کرده‏اند و قطرات آب از سرشان مى‏ریزد، به عبادت خدا مشغول باشند، (سنن ابن ماجه، ج 2، ص 992، ح 2979، سنن نسائى، ج 5 ـ 6، ص 153).
      این روایات مى‏رساند که متعه‏ى حج و متعه نساء در عصر پیامبر آزاد بود و پیامبر و یارانش در ایام حج از این عمل استفاده مى‏کردند و هم در غیر ایام حج از این عمل استفاده مى‏کردند. تحریم این دو کامیابى، بر خلاف سنت پیامبر و یارانش است. مسلمانان حق ندارند بر خلاف دستور خدا و پیامبر خدا عمل کنند.
       در صحیح مسلم آمده است: ابن عباس ما را به متعه‏ى حج فرمان مى‏داد و ابن زبیر از متعه‏ى حج نهى مى‏کرد، (صحیح مسلم بشرح نووى، ج 7ـ8، جزء 8، باب متعه‏ى حج، ص 401، ح 2939).
       در سنن نسائى آمده است: ابن عباس گفت: از عمر بن خطاب شنیدم که مى‏گوید: سوگند به خدا من شما را از متعه‏ى حج نهى مى‏کنم و مى‏دانم که متعه‏ى حج در قرآن آمده و پیامبر اسلام، آن را پیاده کرده است، (سنن نسائى، ج 5ـ6، ص 153).
      در سنن ترمذى آمده است: عمر بن خطاب از متعه‏ى حج نهى کرد، (سنن ترمذى، ج 3، ص 184، ح 823). در حدیث دیگرى از همین سنن آمده است: عبدالله بن عمر گفت: متعة حج حلال است. مرد شامى گفت: پدر تو که آن را تحریم کرده است. عبدالله گفت: پدرم از آن نهى کرده و پیامبر به آن عمل کرده است. حالا تو مى‏گویى من چه کنم؟! نهى پدرم را عملى کنم یا سنت پیامبر را پیاده کنم. من سنّت پیامبر را مى‏گیرم، (همان، ح 824).
      در صحیح مسلم آمده است: قیس به نقل از عبدالله مى‏گوید: به همراه پیامبر در حال جنگ بودیم و زن به همراه نداشتیم. به پیامبر پیشنهاد دادیم که خود را اخته کنیم. پیامبر ما را از این عمل نهى کرد و اجازه داد موقتا با زنها ازدواج کنیم، (صحیح مسلم بشرح نووى، ج 9 ـ 10، جزء 9، کتاب النکاح، ص 182، ح 3396 ـ 11/1).
      ابى نصره مى‏گوید: نزد جابر بن عبدالله انصارى بودم. یک نفر آمد و گفت: ابن عباس و ابن زبیر در متعه‏ى حج و متعه‏ى نساء با هم اختلاف کرده‏اند. جابر گفت: ما در زمان پیامبر از هر دو متعة بهره‏مند مى‏شدیم، سپس عمر از هر دو نهى کرد، (همان، حدیث 3403 ـ 17/8).
       براى آگاهى بیشتر از این مسأله مورد اختلاف بین شیعه و سنى به کتاب «الغدیر» نوشته علامه امینى مراجعه کنید. جلد ششم الغدیر درباره‏ى این مسأله بطور کامل بحث کرده است، الغدیر ترجمه فارسى هم دارد .


نظرات شما | لینک ثابت مطلب
» دو (متعه )ای که عمر حرام کرد چیست ؟، متعه، عمربن خطاب، صیغه
تصاویری از سران بهاییت


http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQB6VU1yyhv9JUDglGFUm-wSZTnjtbZYdH2DHXa4sC2TVdspXHdTw
data:image/jpg;base64,/9j/4AAQSkZJRgABAQAAAQABAAD/2wBDAAkGBwgHBgkIBwgKCgkLDRYPDQwMDRsUFRAWIB0iIiAdHx8kKDQsJCYxJx8fLT0tMTU3Ojo6Iys/RD84QzQ5Ojf/2wBDAQoKCg0MDRoPDxo3JR8lNzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzf/wAARCABsAFwDASIAAhEBAxEB/8QAHAAAAAcBAQAAAAAAAAAAAAAAAQIDBAUGBwAI/8QAMxAAAgEDAgQEBAUEAwAAAAAAAQIDAAQRBSEGEjFBE1FxgSIyYZEHFBWhwSMkQtFSsfD/xAAXAQEBAQEAAAAAAAAAAAAAAAAAAQID/8QAGhEBAQADAQEAAAAAAAAAAAAAAAECESExEv/aAAwDAQACEQMRAD8A0Fru4DyhLOUqgwuVI5m37+Ww+/XqAWe4vQiRQ26/mAOZ3diIgdsDmC/F17AdD02qQOAMmk8FmzWVNBJqLoy/l7YP/wA2nYr9uTce9Axuoc/0fHcqCFTKoDsMZwfJj9h3FSC46UcYG5OKBCCOUxDxwgfJyEJIAztufpiorVby6iu1trKFScZeRt8Z7AVYFG1A3hRNliqs33NBC2Zv0bMzc6+XKBUxCeZQcUdJI32VgT5UcIB70Ry9KMN64CjAYooAN64rvR67FFRsm5xQAkjGKVKg1ypijIiKaWCjGCM0YLQ4optqN2thYz3UilhEhblHVj2HudqgbHUb21gRzps93PNGJZJVYKGYjPKM9h0Appx1dvKIrWJz4QPNIB/kRUdZ8WNZacYE/qTL8EancjbYntj3oxcurkL+9e7S3k0pzA8YYzeKpAON1Ix17Upp9zKNSvLCZG8OEI8ErZPOjA5BPmCCPPBFQGm8ZRyQct9F4d0I2ccvyOAP8Tk7/Sj8O8RW2o6ogKyGeaI4YRnCgHoTjbt70XcW+hFAKGjQwxXUC/WjUEeKOOlICQAVF3vE+k2N0bW4u1FwACY1BJH8CiJ6iysVjYqOYgbCqfe8d2kaOLaFy4Hws+AKrV3xJcamoSW4ZlJ3RTgY9B70S5Q71C9tXtrawlinN74zG5DbMCc7gnrk46dqbXFiLOSPw1BdmwAwz6k/v9qirArBqUc5I5mbP0FWOQfmLg5AOMLufm6/YHNGPRJ9MjS3hutQcyJArHCAjPkOu1I8Ea9L+tyW81o0cOd2CnKsflz/AAKkNd1CC2EduVWSSXlRVIyrNnc48lxn9qpFjrptZJuUBRcTSMHb5lZcBM/fJqnjd4rmKXZJFJHUdxS+cisdfWSLy7ujPIYI8QqAcl32Jx57Afc1aOFuIr+bS4UlUSzF+Xnkb5VLEZO++Bjyzjt1o1Ml7FG2qvaHxJBql5NZxqfFgGJSNwrczLy+vw5qwUanXntvxG19oWi8W3ywx4giwy+m+M1XDdSs5d2Ysx5ixbJJ880whbJGafKvMN0o5F01CUA8xJz1yac2t6wd5Bt2qLkQjdc4pSOUJGaIlH1MpKm2wI+2asFrxAkvgSNJGrBmaQ422KgZ9gx+1UXmM0vkB1p4FQWvMcfOASD0obW/T9Tj1HVXv7ghAAwiV+w6D3xnP1NVLVwsRYIckXDkYPY4/wBUe4uIGtcwTEsCRgeXY1EzSMcAkmgc2148bfExwzZYjrjyq/8ABnEVozmKWcI42SJzgH0/1WZZo0eC2DIqfWit+0u7truRpYWWKIsOcQgIwxnBbHUdfIj69BdkOVFYf+Hmm2sd1+pfm5JmjVuXBwoOO47+hrZNIu1udOhmQ/CQQPQHH8UdMa8pxv0GPsadrO0SgyRyYI2JOP4pfhaCK41WNZ4mlQdVXuTsM+W5Fa9r9tpOscLsqRxxZSIo5UZiLsAD+9HOTbJILq2kUK5ZG7c24+9N53AZlHnTKRSkjI2zKSCPSlYPibnY7LjJPfyoHghaCEbjnYZYZ6eQpNEco5Mnhxt1B74pGSUu27dT3pRbrw4midVdW/aiC+GrOFgbJPXOwFOBpUjOuZojHjLSI3MB9PWkVuUUjkj5fhKneklnaJ+aN2U+YNBM6dYxR3ARblZA2QQFx/3UbqUElrO8ZYOo6EgGkJL2ctu+D5gAGk2uJXbLMSaCc4bvZYDcgTcieCx5AQoY4O2O5xnzrb+A7lpOEdNkkOGdGfp5uxH7GvOkYbmyCc1vXAVxI3DFoLuJoWQeGqMCpCqAvT1BqtSsBt5nglWSJirKQQQcdDn+KnoddkbQ721kmYMY4Ujy+/wyZ2HpVdFGUUQpcTSXEzzStzSOeZmxjJ864ZEYHvRcbinMajlOaIbbigOTS8keDtuKd6LYW15dhb28jtbdd5GbdiPJF7sagDStF1PVuf8ATrOW4EY+IoNh7nbP0plPHJDK8cqMjoeVlYYIPkRXpXh3SrTSdMis7SHwo1GSCcnJ65Pc+ZrN/wAZ7HT4ZLS7jCpfSsVYDq6AdT6bDP1qtfPGYAg9TijrGpGef7UkGAO4/elQyqPhbP0IxRk90u4ks763mtyBIjZBIyPcVt3DU93Jots+oOz3LAtIWOcEnOPbOPasJgcRursGyDnI7+1bVw3epNpEEizFlZRgsNztRYwgUYGgrqA2aUWXAApGgoHCzAAg7g1IaBNa22tWU9839rHKryYGdhv09cVD9qOrHp2oje7rizSdJgVrvUI3LMVbwDztzkcxJC9gMAeorG+Jtbm1/V5r6fIDHljTPyIOg/8AdyaiCxzXUat2A9a4bUIFGAoyOmeYYNbxwZo4PDVizDd4g+433GaybgnTrfU9Zjt7oMY8c3wnBr0VawR29tFDCvLHGoVR9AKNYzdf/9k=

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTNDXEh4Tca-No_A70JTDBgFHTdoDht6eHBHaRJ-3oYG_EvYmdQ


نظرات شما | لینک ثابت مطلب
عکس بهاییت، تصاویری از بهاییت
بهائیت چیست و چه عقاید و احکامی دارد؟

بهائیت چیست و چه عقاید و احکامی دارد؟
وقتی در قرن 13 هجری قمری شخصی به نام علی محمد شیرازی ادعای نیابت و باب امام زمان(ع) را کرد، با حمایت مستقیم کشورهای سلطه طلب توانست بین مردم ایران اختلاف اندازد و بر پایه همین حمایت ها بود که بعد ادعای مهدویت و سپس نبوت کرد و در آخر ادعا نمود که او خدا است و خداوند در او ظهور کرده و دورة دین اسلام به پایان رسیده است و در نهایت بر اثر واکنش علمای اسلام، در سال 1266 قمری در تبریز اعدام گردید و بعد از او میرزا حسینعلی ملقب به بهاء الله ادعای جانشینی او را کرد و گفت منم خدای عزیز که باب مژده آمدنم را داده بود و در کتاب هایی که نازل کرد تنها مقداری از احکام باب را نسخ کرد و پس از او پسرش عباس معروف به عبدالبها جانشین او شد.[1]
در این نوشته قبل از بیان عقاید و احکام بهائیت اشاره ای خیلی کوتاه به حمایت های بیگانه گان از این فرقه می کنیم:
1. حمایت روسیه: سفارت روسیه از اول فتنه بابیه و پیدا شدن فرقه بابیه و بهائیه از رهبران این فرقه حمایت می کرد. به عنوان مثال دالگورکی سفیر روسیه در تهران برای نجات بهاء الله از زندان پادرمیانی کرد و فرستاده خود را با وی همراه نمود تا به سلامت از ایران خارج شود.
2. دولت انگلستان: بعد از انتقال رهبری بابیت و بهائیت به عراق و سپس فلسطین، رهبران این فرقه خود را به تبعیت استعمار انگلیس در آوردند به طوری که پس از پایان جنگ جهانی اول به پاس خدماتی که عبدالبهاء برای استعمار انگلیس انجام داده بود طی مراسمی لقب سِر(Sir) و بزرگترین نشان خدمتگزاری، نایت هود(Knight Hood) را دریافت کرد.
3. آمریکا: در اثر حمایت های آمریکا، بهائیگری به ستون پنجم و یکی از ابزارهای استکباری آمریکا بعد از جنگ جهانی اول مبدّل شد.
4. پادشاه عثمانی: برای قدردانی از حمایت های عثمانی از بهائیت، عبدالبهاء لوحی برای او نازل کرده و از او تشکر نمود.
5. دولت غاصب اسرائیل: بهائیت از اول پیدایش خود با یهود همکاری داشت، به طوری که دکتر احمد شلبی عقاید این فرقه را در کتاب مقارنة الادیان الیهودیه می آورد که هیئت بین المللی حیفا در نامه ای به محفل روحانی ملی بهائیان ایران در اول ژوئیه 1952 رابطه شوقی افندی رابا حکومت اسرائیل اعلام داشت.[2]
با توجه به مطالب فوق معلوم می شود که فرقه بهائیت از اول تأسیس تا زمان حال همیشه وسیله ای برای خیانت به مسلمانان و حمایت از دولت های استعماری بوده است.
اما در مورد عقاید آنان باید گفت کتابهائی که البهاء الله یعنی میرزا حسینعلی به گمان خودش نازل کرده و عقاید و احکامش را گفته است به عنوان نمونه اشاره می کنیم:
1. الایقان 2. مجموعة الالواح 3 . الشیخ 4. اقدس 5. نبذة من تعالیم حضرت البهاء[3]


عقاید بهائیت:


بیشتر عقاید بهائیت در محور بهاء الله است که در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم:

1. شناخت: اولین چیزی که بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحی و طلوع امرالله است، یعنی معرفت به میرزا حسینعلی بهاء الله که در اثر این شناخت اعمال قبول می شود.
2. بهاء الله همان خداست و پس از او شوقی افندی خدا شد.
3. بهاء مژده انبیاء گذشته و باب است، یعنی سید علی محمد شیرازی باب فقط مژده رسان بهاء الله بود و با آمدن او قیامت نزدیک می شود.
4. اسماء، صفات و افعالی که برای خداوند تبارک و تعالی ذکر می شود رموزی است برای اشخاصی که آنها مظهر الله هستند(یعنی خدا در آنها ظهور کرده است) و گرنه خداوند، اسماء و صفات و افعال ندارد.
5. بهاء الله، احد و واحد است و شریکی در ملک برای او نیست، چرا که خداوند در او ظهور کرده است و این ظهور برای شناخت بیشتر خداوند است که در حجاب غیب از نظرها پوشیده است.
6. بهائیت از همه ادیان گذشته بهتر است، چرا که خداوند در بهاء الله ظهور کرده است و ادیان دیگر با ظهور بهاء تمام می شوند و به مرحله کمال می رسند.
7. دین اسلام تا آمدن بهاء الله معتبر بود و قرآن کریم هیچ گونه اعجازی ندارد و توسط باب نسخ شده است.
8. بهاء الله یک معجزه است، زیرا بدون اینکه به مدرسه برود توانسته الواح مقدس فارسی و عربی را املاء نماید.
9. شریعت بهائی فقط پس از هزار سال قابل تغییر است یعنی خداوند تبارک و تعالی می تواند بعد از هزار سال در شخص دیگری ظهور کند و دین بهائیت را نسخ کند، همچنانکه با ظهور خود در بهاء، دین اسلام را نسخ کرد.[4]
احکام:
بهائیت برای خود احکامی را هم به گمان خویش نازل شده، دارند که به چند نمونه مهم اشاره می کنیم:
1. نماز: صبح و ظهر و شام 9 رکعت به صورت فرادی نماز می خوانند و قبله شان شهر عکا است که قبر میرزا حسینعلی بهاء (خدایشان) در آنجاست. در بهائیت نماز آیات نسخ شده و کسی که آب ندارد به جای وضو ، پنج بار می گوید: بسم الله الاطهر الاطهر.
2. روزه: بهائیت می گویند هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز پس روزه 19 روز در آخرین ماه سال واجب است که عید نوروز عید فطرشان می شود.
3. حج: زیارت محل تولد باب در شیراز و خانه حسینعلی میرزا در بغداد در همه ایام به جای زیارت کعبه قرار داده شده است.
4. ازدواج: بیش از یک زن جایز نیست، ازدواج با زن پدر حرام ولی با بقیه محارم مانند مادر، خواهر و .... حلال است.
5. طهارت: همه اشیاء روی دنیا پاک است مانند: بول، غائط، منی، سگ و ... و این موهبت بهاء به بندگان اوست.
6. مراکز اجتماع: «حظیرة القدس» در عشق آباد و «مشرق الاذکار» در نزدیک شیکاگوی آمریکا از مراکثر اجتماع بهائیت به شمار می آیند.
7. تربیت اولاد: درس و یاد دادن احکام به فرزند بر عهده پدر است و اگر فقیر باشد هزینه آن از بیت العدل داده می شود.
8. یک سوم از دیه کسی که کشته شده است حق بیت العدل بهائیت است نه صاحب دم.
9. زنا: حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بیت العدل ریخته می شود.
10. مهمانی: هر ماه یکبار مهمانی بر همه واجب است هر چند با دادن آب خالی.
11. بهداشت: هر هفته یک بار غسل و ناخن گرفتن واجب است.
12. عید: هر سال دو عید هست: که عبارت اند از روز بعثت باب(ادعای بابیت) و روز ولادت میرزا حسینعلی بهاء.
13. دفن اموات: مرده ها باید در بلور، سنگهای قیمتی و چوب های محکم و لطیف و با انگشتر نقش دار به اسم بهاء، دفن شوند.
14. آداب و معاشرت: با ادیان دیگر با محبت و مسالمت رفتار شود تا بوی خوش رحمان(بهاء الله) را بیابند.
15. ارث: سهم دختر و پسر مساوی است همچنان که بلوغ هر دو در 15 سالگی است.
16. اسباب منزل: هر نوزده سال یک بار، باید اثاثیه منزل تغییر یابد.[5]
با توجه به حمایت های علنی استکبار و ادعاهای بی منطق بهائیت باید بگوئیم بهائیت دین نیست بلکه نقشة استعماری است برای ضربه زدن به امت اسلامی و غلبه بر کشورهای اسلامی. زیرا اگر مردم این مکتب را بپذیرند دیگر مبارزه با ظلم، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر مفهوم خودش را از دست می دهد و باید اشیای قیمتی را به حساب بهائیت در بیت العدل که به جای بیت المال رایج در دین اسلام است بریزند تا استکبار با خیال راحت بر کشورهای بزرگ اسلامی تسلط یابد و هیچ رقیبی هم نداشته باشد.

__منبع معتبر برای شناخت بهتر بهاییت__

________________________________________________
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، اسماعیل رائین.
2. بهائیت در ایران، تهران، زاهد زاهدانی.[1] . حسین طباطبائی، مصطفی، ماجرای باب و بهاء، تهران، روزنه، دوم، 1379 شمسی، ص 45.
رک: افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، تهران، مهرفام، دهم، 1381 شمسی، ص 271.
و: امین، شریف یحیی، فرهنگنامه فرقه های اسلامی، ترجمه: موحدی، محمد رضا، تهران، باز، اول، 1378 شمسی، ص 69، ص 84.
[2] . تاریخ جامع بهائیت، ص 271 و 298 و 323 و 563.
رک: ربانی گلپایگانی، علی؛ فرق و مذاهب کلامی، قم، امیر، اول، 1377 شمسی، ص 341.
و: شلبی، احمد، مقارنة الادیان الیهودیه، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، سوم، 1973 میلادی، ص 336.
[3] . همان.
[4] . مقارنة الادیان(الیهودیه)، ص 331، ورک: تاریخ جامع بهائیت، ص 345.
[5] . فرق و مذاهب کلامی، ص 343.
رک: تاریخ جامع بهائیت، ص 345.






نظرات شما | لینک ثابت مطلب
بهائیت چیست و چه عقاید و احکامی دارد؟
مطلعه آنلاین کتاب دکتر تیجانی تونسی

مطالعه انلاین کتاب :

اهل بیت کلید مشکل ها

اثری از دکتر تیجانی تونسی


نظرات شما | لینک ثابت مطلب
مطالعه انلاین کتاب :
اهل بیت کلید مشکل ها

اثری از دکتر تیجانی ت
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
***
*****
مطالب جذاب
کشکول شیخ بهایی دفتراول
کشکول شیخ بهایی دفتردوم
کشکول شیخ بهایی دفترسوم
کشکول شیخ بهایی دفترچهارم
کشکول شیخ بهایی دفترپنجم
داستان های آموزنده
خواندنی های شگفت آور
آیا می دانید؟....حتما بخوانید
عدد 13 را مبارک می‌دانم
زندگینامه پیامبراسلام(ص)
بخش سریال نرم افزارها
چند روش برای تقویت مغز
سرگذشت اسکنر مقدونی
نگاهی به دیوار چین..............
حر شهدای جنگ که بود؟؟؟
چرا نام ائمه در قرآن نیامده؟.......
قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص)
چهل نکته درباره حرم امام رضا(ع)
فیلترینگ و نظارت بر اینترنت درجهان
تونل توحید در مقایسه با تونل خرم-زال
بیو گرافی شیطان رجیم ........
بومی‌سازی یک سامانه موشکی
کارت هوشمند سوخت................
یورش به حوزه 117 ...............
مادرشهیدی که بازیگر شد
ناگفته‌های دیدار نمایندگان‌کاندیداها با رهبری
سورپریز پارتی های زهره کاظمی
افشای ابعاد تازه‌ای از "فتنه‌ بزرگ"
با موزیلا فایرفکس باشید
دانلودکتب فیزیک پیام نور
دانلود کتب کامپیوتر پیام نور
دانلودکتب ریاضی پیام نور
دانلودکتب صنایع پیام نور
دانلودکتب آمار پیام نور
بمب اتم چیست ؟
سایت های کاربردی
قضاوت با شما
آموزش آپدیت نود32 واسمارت سچریتی
motherboard چیست و چه کاری انجام می دهد ؟
CPU چگونه ساخته میشود؟
عکس هایی از دختر میرحسین موسوی
مصر به روایت کاریکاتور
تنظیمات موزیلا فایر فکس
وهن مسجد مقدس جمکران در سایت منتسب به موسسه تنظیم
تصاویرهتاکین به امام هادی در فیس بوک
گفت‌وگوی رجانیوز با ابوشریف از اولین فرماندهان سپا
آثار و خواص تمام یک‌صد و چهارده سوره قرآن کریم
«علی مع الحق والحق مع علی»
تاریخچه وهابیت
متن کامل خطبه پیامبر اکرم(ص) در غدیر خم
متن کامل غدیر خم (عربی)
متن نامه عمر بن خطاب به معاویه
خلاصه‌ای از زندگانی حضرت فاطمه(س)
علمای معتبر اهل سنتی که شیعه شده اند
این واقعیت ها شما را شگفت زنده می کنند!
فشارخون بالا
آشنایی با اصحاب ایرانی ائمه(ع)
من هم در اغتشاشات 88 بودم
دانلودسخنرانی های دکتر عباسی
سخن بزرگان
دو کار با هم چه ناهمگون است و ناسازوار ، کارى که لذتش رود و گناهش ماند ، و کارى که رنجش برود و پاداشش ماند . [نهج البلاغه]
عضویت
 
اوقات شرعی