به گزارش مشرق به نقل از فارس، طبق نقلهای تاریخی، امام کاظم(ع) در ماه صفر سال 128 هجری در منطقهای مابین مکه و مدینه به نام «ابواء» بهدنیا آمد. مادر ایشان حمیده ملقب به «مصفّاة» بود. در تاریخ آمده است تولد امام، آنچنان پدر بزرگوارش امام صادق(ع) را شادمان کرد که به افتخار آن، سه روز مردم را اطعام کرد و عقیقه و ولیمه داد. نام مبارک ایشان «موسی» انتخاب شد که تا آن زمان در خاندان رسالت بیسابقه بود. کنیه امام نیز ابوالحسن بود.
موسیبن جعفر(ع) در سن 21 سالگی و به وصیت پدر بزرگوارش به امامت رسید. دوران امامت ایشان با چهار خلیفه عباسی یعنی منصور دوانیقی، مهدی و هادی عباسی و هارونالرشید همزمان بود. این امام بزرگوار که «باب الحوائج» نیز هست؛ سرانجام در 25 رجب سال 183 هجری و در سن 55 سالگی به دستور هارون با خرمای زهرآلود مسموم شد و به شهادت رسید. از امام رضا(ع) نقل شده است که ایشان فرمود: زیارت قبر پدرم، مانند زیارت قبر حسین(ع) است.
با توجه به فرا رسیدن سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع) به بیان برخی از کرامات این امام همام میپردازیم.
* فحّاشی که با نرمخویی امام(ع) متخلق به اخلاق الهی شد
نقل میکنند شخصی بود که همواره نسبت به اهلبیت اساعه ادب میکرد و چون امام کاظم(ع) را میدید به اهانت میپرداخت. اصحاب حضرت که شاهد ماجرا بودند، قصد دخالت و تنبیه آن فرد را داشتند، اما امام مانع شدند.
امام(ع) نشانی آن فرد را جویا شد و در فرصتی مناسب به سراغ وی رفت. آن فرد زمینی داشت که در آن زراعت میکرد. وقتی حضرت را دید از ورود ایشان به زمینش ممانعت و ابراز نارضایتی کرد، اما امام با سعه صدر و متانت پیش رفت و از وی درباره ارزش زمین و محصول برداشتی سؤال کرد. آن فرد ارزش زمین و محصولش را 200 دینار بیان کرد. امام(ع) 300 دینار به آن شخص داد و گفت 200 دینار بابت زمین و محصولش و 100 دینار هم برای زحمتی که خودت متقبل شدهای. آن فرد با دیدن برخورد امام آنچنان منقلب شد که توبه کرد و از یاران و اصحاب نزدیک امام(ع) شد.
* رقاصهای که از توابین شد
امام کاظم(ع) مدت مدیدی را در زندان و تحت نظر شدید خلفای عباسی سپری کرد. امام کاظم(ع) در چنین شرایطی بیشتر به تقیه روی آورد. به همین دلیل روایات اندکی از ایشان نقل شده است.
روزی هارونالرشید برای آزار امام و مخدوشساختن معنویت ایشان دستور داد خواننده فاسدی را وارد زندان کنند، اما بعد از مدتی که برای سرکشی و مشاهده نتیجه بازگشتند، زن را در حال سجده و نیایش یافتند. آری، هر چند امام مجبور به تقیه بود اما از کوچکترین فرصتها برای اصلاح امور و هدایت بندگان خدا استفاده میکرد.
* «بشر حافی» عیاشی که از اصحاب امام شد
یکی از معروفترین روایات نقل شده درباره امام هفتم، روایت «بشر حافی» است.
روزی امام از کنار خانهای میگذشت که صدای رقص و غنا از بیرون آن شنیده مىشد. با توجه به اینکه آن زمان هنوز بردهداری مرسوم بود، امام(ع) از کنیزی که از منزل خارج شد، پرسید: صاحب این خانه عبد است یا مولا؟ کنیز در پاسخ گفت که البته مولا و آزاد است. امام(ع) فرمود: راست گفتی، زیرا اگر بنده بود از مولاى خود میترسید و این چنین در معصیت گستاخ نمىشد.
صاحبخانه علت دیر برگشتن کنیز را جویا شد و کنیز نیز صحبتهای خود و امام را بازگو کرد. سخن امام چون تیری بر قلب «بشر» نشست و وی را آگاه کرد. در این هنگام وی با پای پیاده به دنبال امام(ع) دوید و خود را روی پاهای ایشان انداخت و از کرده خود اظهار پشیمانی کرد. سپس رو به امام گفت: میخواهم از امروز بار دیگر بنده خدا باشم.
این یکی دیگر از ویژگیهای بارز امام بود که با رفتار زیبا و اخلاق حسنهاش معاندان، مخالفان و گمراهان جذب دین میکرد.
* «شُبّر» که به مدد توسل به امام کاظم(ع) نویسندهای صاحبقلم شد
یکی از بزرگان شیعه به نام «سیدعبدالله»(علوی حسینی موسوی) معروف به «شبّر» در سال 1188 هجری قمری در نجف اشرف به دنیا آمده است. وی بعدها از فحول و بزرگان شیعه شد و آثار متعددی از جمله: منظومه 30 هزار بیتی «البرهان المبین فی فتح ابواب علوم الائمه المعصومین» و شرح مفاتیح فیض کاشانی در یکصد هزار بیت با نام «المصباح الساطع» از او به یادگار مانده است.
نقل است که سرعت نوشتن سید عبدالله بسیار کم بوده است، به همین دلیل به امام موسیبن جعفر(ع) متوسّل میشود. امام در عالم رویا قلمی به دستش میدهد و از برکت آن، سید عبدالله شُبّر به نویسندهای زبده تبدیل میشود. «سید علی» نوه سید عبدالله از پدرش نقل کرد که پدربزرگش بعد آن خواب همیشه در حال نوشتن بوده است و نوشتن جزئی از کارش شده بود. جالب اینکه قلم مذکور تا هنگام مردن سیّد خشک نشده بود. این اثر توسل به امام موسی کاظم (ع) است.
سید عبدالله از علمای برجسته شیعه در قرن سیزدهم هجری و از محدثین موثق امامیه، عالم و مفسّر تفسیر شبّر و معروف به «شبّر» است. وی در نجف اشرف در یک خانواده علمی و مذهبی بهدنیا آمد. از همان نوجوانی به تحصیل علم مشغول و با جدّیت در انجام وظائف دینی و علوم، همت گمارد. این عالم دینی در سال 1242 هجری قمری، در شهر کاظمین و در سن 54 سالگی از دنیا رفت و در کنار پدرش، در رواق مطهر کاظمین، مدفون است.
امام موسی کاظم، کرامات ائمه اطهار، اما رضا، امام صادق