معتزله از جریانهای اصلی کلامی در میان اهل سنت است. ایشان بر خلاف اهل حدیث که انبوه حدیثهای اصیل و جعلی پیامبر و صحابه را مورد توجه خود قرار داده بودند، عقل و خرد را به تنهایی برای پیروی از اسلام راستین کافی می دانستند. و گاهی نظرات فلاسفه را با دین مخلوط می ساختند. بعدها اشاعره برخواستند و جانشین اهل حدیث شدند.اشاعره را می توان جمع میان معتزله و اهل حدیث دانست ولی آنها نیز عقاید معتزله را مردود می دانستند.
ظهور این مکتب در زمان بنی امیه و در دوران حکومت عبدالملک مروان به سال 65 تا 86 هجری قمری میباشد. ایشان طرفدار قدرت و حریت انسان بوده و آدمی را در رفتار و کردار خویش آزاد میدانند.اساسا مذهب معتزله مبتنی بر خردگرایی و آزاداندیشی است. اینان ابتدا به اصحاب العدل و عدلیه شهرت یافتند. معتزله اعمال بندگان را به اختیار خودشان میدانستند از این جهت از طرف دشمنان به قدریه شهرت داشتند.
موسس فرقه معتزله ابوحذیفه واصل بن عطا الغزال است که شاگرد حسن یصار بصری بود. وی متولد مدینه در سال 21 هجری قمری است و در سال 110 نیز وفات یافتهاست. وی به رواج این اعتقاد پرداخت که هر کس مسئول رفتار خودش است و خداوند افعال بندگان را به خودشان واگذاشته است. در نظر ایشان اعمال بندگان به قدر(قدرت) انسان نسبت دارد. معتزله صفات ازلی خدا را عین صفات ذاتی او میدانند و معتقدند اگر جز این باشد باید مانند مشرکان به چندخدایی قائل باشیم که خلاف توحید و کفر است.
عمده? طرفداران معتزله از ایرانیان ساکن بصره و کوفه بودند. ناگفته پیداست که تفویضی بودن مذهب زرتشتی تناقض آشکار با گرایش جبری امویان داشت و برای مسلمانان ایران این که خدا کسی را مجبور به کاری بکند عقلانی نمینمود.
گفته شده چون واصل بن عطاء حلقه? درس حسن بصری را رها کرد و حلقه درس جدیدی بر اساس اعتقادات خود تشکیل داد این فرقه را فرقه اعتزال (کنارهگیری) نامیدهاند.
همچنین گفته شده چون معتزله از جنگ جمل و صفین اعتزال( دوری) جستند به این نام شهرت یافتند. در جریان جنگ جمل و صفین بسیاری از صحابه از شرکت در جنگ تردید کردند. آنها از شرکت در جنگ دوری کردند.(اعتزال جستند.) میگفتند بر ما روشن نیست کدام یک از دو طرف حق و کدام یک باطل است. به پیروان خود میگفتند در فتنه عبدالله مقتول باش نه عبدالله قاتل. مهمترین معتزله ابوموسی اشعری و عبدالله بن عمر بودند.
فرقه معتزله