با تشکر از اینکه دعوت ما را برای مصاحبه پذیرفتید، لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
جبرئیل بواری هستم از کشورمالی، بیست و هفت سال سن دارم و در جامعه المصطفی العالمیه شهر مقدس قم در رشته فقه و معارف مشغول تحصیل هستم.
ما شنیدهایم چند سالی است که شما به مذهب اهل بیت مشرف شدهاید.
بله من سنی مالکی بودم. تقریباً چهار سال پیش شیعه شدهام.
چه شد که مذهب اهل بیت را پذیرفتید؟
وقتی دبیرستان بودم، استادی داشتیم که به ما تاریخ اسلام درس میداد، این استاد شیعه بود، اما به کسی نمیگفت که شیعه است. سرفصل درس از تاریخ قبل از بعثت بود تا سرگذشت خلفای اربعه، اما ایشان سرگذشت امام حسن را هم به ما درس داد. به امام حسین که رسیدیم گفت هر کس میخواهد درباره این بزرگوار بیشتر بفهمد و ایشان را بشناسد باید به مدرسه اهل ببیت در «بماکو» برود. بماکو پایتخت مالی است ومن در آنجا زندگی میکردم. البته این مدارس در دیگر شهرها هم وجود دارد. من وقتی دیپلم گرفتم، بلافاصه به آنجا رفتم و حدود چهار سال آنجا درس خواندم. لابد شما میدانید که این مدرسه زیر نظر مرکز مصطفی العالمیه است. من خودم تحقیق کردم و بلافاصله دریافتم که مکتب اهل بیت حق است و شیعه شدم.
شما راجع به چه مطالبی تحقیق کردید؟
درباره خلفای اربعه وجانشینی پیامبر. چون وقتی تحقیق کردم هیچ حدیثی ندیدم که باید از خلیفه اول یا خلیفه دوم پیروی کنید، اما چندین حدیث در کتب اهل سنت دیدم که پیامبر میفرماید از علی پیروی کنید. البته این احادیث در الغدیر و المراجعات هم ذکر شده است. البته من همین سؤال را از علمای اهل سنت هم پرسیدم، اما آنها سکوت میکردند ومیگفتند نباید این سؤال را پرسید، لذا من بیشتر به طرف تحقیق و بررسی و مطالعه کشانده شدم و بیشتر کنجکاوی کردم.
شما گفتید که مثل مدرسهای که در شهر بماکو شما در آن درس خواندید، در شهرهای دیگر هم وجود دارد. میخواستم بدانم در سراسر مالی چند تا از این مدرسهها وجود دارد؟
زیاد است، نمیدانم چند تا، اما غلبه در این مدارس با شاگردان شیعی است.
تأثیر این مدرسهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
در آشنایی و جذب مردم به مذهب اهل بیت تأثیر دارد، اما باید کار هم بکنند، تأسیس مدرسه به تنهایی کافی نیست، به ویژه اینکه متأسفانه هیچ ارتباطی بین مدرسه و شاگردانی که تربیت میکنند نیست.
آیا خانواده با شیعه شدن شم مخالفتی نکرد؟
نه! من در پذیرش مذهب اهل بیت با مخالفت خانواده وبه رو نشدم.
چرا؟
چون من خودم مبلغ اهل سنت بودم. سخنرانی میکردم، منبر میرفتم، تدریس میکردم.
چه درسهایی تدریس میکردی؟
فقه، تفسیر، حدیث و ...
یعنی شما را از لحاظ علمی قبول داشتند؟
بله! به همین دلیل هم اعتراضی نکردند.
آیا از اعضای خانوادهتان هم کسی شیعه شد؟
نه، خانوادهام شیعه نشدند.
همسرتان چطور؟
وقتی من شیعه شدم، خانمم که دانشجو هم هست، تحقیق کرد و چون فهمید مذهب اهل بیت حق است شیعه شد.
به نظر شما شیعیان در کشور مالی با چه مشکلاتی روبه رو هستند؟
نداشتن امکانات فرهنگی، اگر چه مردم مذهب شیعه را میشناسند، اما شیعیان هیچی ندارند، نه مسجد، نه حسینیه، نه مرکز فرهنگی و نه کتابخانه.
پس آن مدارس که شما خودتان در آن تحصیل کردهاید و گفتید در سراسر مالی تعداشان زیادهم هست چه شد؟
ما در کشور مالی مدرسه خاصی که برای شیعه باشد نداریم. در مدارس مرکز مصطفی العالمیه هم شیعه و هم سنی هردو درس میخوانند. قبلاً ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را که میخواندی و دیپلم میگرفتی میتوانستی وارد این مدارس بشوی و سه سال درس بخوانی و تمام. البته الان از سوم راهنمایی پذیرش میکنند.
آیا وهابیت هم در مالی فعالیت میکند؟
وهابیت خیلی فعالیت دارد، چون مالی مرکز غرب آفریقاست، وهابیت آنجا خیلی فعالیت دارد و میتوان گفت
تا حدودی، تأثیر گذار هم هستند. حتی عدهای وهابی هم شدهاند. بیشتر کسانی هم که وهابی شدهاند، یا دانشجو هستند و یا کارمند دولت.
وضعیت مردم کشور شما ازلحاظ اقتصادی چطور است؟
متوسط و معمولی است، البته باید گفت شیعیان از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تحت فشار هستند. به عنوان نمونه در ادارات دولتی شیعیان را استخدام نمیکنند و حتی اگر بدانند شیعهای و یا شیعه شدهای اخراجت میکنند. به نظر میرسد چنین رفتارهای ناصوابی تحت نفوذ و تأثیر وهابیت است.
چطورمیشود به شیعیان کمک کرد؟
به نظر من انجام کارهای فرهنگی و ساختن مدارس، بهترین و بالاترین کمک به شیعیان مالی و سایر شیعیان جهان است.
چه صحبتی با مسلمانان جهان دارید؟
سخن من با مسلمانان جهان، این است که وحدت داشته باشید.
ضمن اینکه دوباره از شما تشکر میکنم که دراین گفتگوی دوستانه شرکت کردید، سخن پایانی شما را میشنویم.
اجازه بدهید صحبت پایانی من با امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف باشد که دعای همیشگی من هم برای تعجیل فرج ایشان است و آن اینکه آقا زودتر بیا تا این ظلم و ستم به پایان برسد.
جبرئیل بواری.نو شیعه مالیایی.