جناب مولوی محمدعمرسربازی درصفحه29چنین آورده: ( علیکم بسنتی وسنة الخلفاء الراشدین المهدیین تمسکوا بها وعضوا علیها باالنواجذ. ( رواه احمد وابوداود والترمذی وابن ماجه).
در ذیل این حدیث آورده که: دراین حدیث اتباع سنت خلفاء واجب قرارداده شده پس هرامرکه ازعمل خلفاء ثابت گرد د،آن امر حکما( تقریبا ) ازقول حضوراکرم ثابت وازطرف مامور اوبرقرارمی گرد د!
بنده سه نکته راکه مهم است در مورداین روایت جواب خودم می دانم :
1- این حدیث دال برتعیین خلیفه رادارد، یعنی پیامبر خلفا راتعیین کرده لذا دستوربه اطاعت امر آنهارامی دهد. پس دراین صورت اطاعت آنها واجب است. ( حالاکه اطاعت شان واجب است پس چرا بسیاری از اصحاب ازجمله طلحه وزبیرو معاویه وعمرو عاص وخصوصا عایشه از اطاعت علی (ع) سرپیچی کردند؟!( درجمل وصفین )
چطور اطاعت از سنت عمر درنمازتراویح ( نمازی که شبهای رمضان خوانده میشود )واجب است ولی اطاعت از سنت علی واجب نیست؟!!!).
2- پس طبق این روایت پیامبر کسانی را بعنوان خلیفه خویش تعیین کرده است، لذا درین صورت تکلیف تعیین خلیفه بعدازپیامبر، ازگردن امت اسلامی ساقط شده است.( یعنی نیازی به شورا ویا انتخابات ورای گیری ندارد)چرا صحابه برخلاف این حدیث آمدند در سقیفه خلیفه تعیین کردند؟!!!
عجیب است که در بعضی از جاها نقل کرده اند که اهل سنت معتقدند که پیامبر کسی رابعنوان جانشین خود تعیین نکرده است، پس چطور جناب مولوی می گوید: ÷یامبر فرمودند اطاعت خلیفه واجب است؟!
فریدون اسلام نیانویسنده اهل سنت درکتاب عشره مبشره صفحه 22چنین نوشته است:
پیامبراسلام درحا ل حیات خویش صریحا کسی رابه جانشینی خود تعیین نفرمودند، زیراختم نبوت شده بودوازتعیین یکی احتمال داشت که ازاین مقام خصوصیتی برای اوپیداگرد د!( عجب مگر نمی گوئید پیامبر خودشان فرموده اند : اگر بعد از من پیامبری می آمد قطعا عمر می بود؟! ) جناب اسلام نیا !نگفتی منظور از خصوصیت چیه؟!
در ادامه می نویسد : چون آن حضرت د رسا ل 11هجری رحلت کردند، صحابه کرام درسقیفه بنی ساعده بعدازشورومشورت بسیارزیا د! سرانجا م ابوبکر راخلیفه کردند.
پس آیا دراین صورت بازهم می توان گفت، که ابوبکر خلیفه رسوالله است؟! مگرنه اینست که طبق این اعترف مذکورخلیفه تعیین شده مردم درسقیفه بنی ساعده است؟! لذاباید بگوئید: خلیفة المسلمین است نه خلیفة رسول الله!! ( چون شما که می گوئی پیامبر کسی را تعیین نکرده به چه حقی تعییین شده مردم را به رسول الله نسبت می دهید؟!!).
ازنظر عقلی اگر به احساس وشعورمان نظری بیندازیم می بینیم که اگرگله ای بدون چوپان باشد واین گله درصحرائی رها کرده شود طبیعتا اگر ازشانس بد، این گله به دام حیوان درنده ای مثل گرگ بیفتد قطعا
جانش هدیه شکم ود ندان بی رحمانه آن قرار خواهد گرفت!! .
لذا کسانی که گله دارند باید برای گله شان چوپانی داشته باشند! البته به اعتقاد بنده حقیر این چوپان باید دارای این سه ویژگی باشد، درغیر این صورت نمی تواند چوپانی خودش را درحد مطلوب صاحب گله انجام
بدهد وآن سه ویژگی عبارت اند از:
1- علم به چراگاه: یعنی باید چراگاههای محل را بلد با شد، طوری نباشد که گله را د رکوهی ویا چراگاهی ببرد که بعد از چند ساعت متوجه لاش وجسد پاره پاره گله باشد!! پس باید مطمئن با شد که این چراگاه برای گله امن است، درضمن نه تنها امنیت آن چراگاه مهم است بلکه گیاه وغذائی که مناسب ومیل خاطر آن گله هست باید وجود داشته باشد، چون اگر گله رابه چراگاه بی آب وعلفی ویا درچراگاهی پرازخارو
خا شا ک ببرد طبیعتا این گله هم ازنظر جسمی وهم ازنظر قیمت وارزش ازبین خواهد رفت.
2- شجاعت: اگرچنانچه دزد ورهزنی درکمین گله باشد به هرنحوی شده بتواند گله را از چنگا ل آنها حفظ کند،حالا باروبه روشدن در مقابل آنها ویا بدون سروصدا مسیر گله را به چراگاهی امن یا به محل برگرداند، درغیر این صورت گله شکار سیخ برآتش وطعمه د ندان دزد ورهزن خواهد شد.
3- صبر: اگرچنانچه گوسفندی یا گوسفندانی از گله فرارکردند با صبروحوصله آنهارا به گله برگرداند،طوری
نباشد که اگریک بار ویا دو سه بارگوسفندان فراری را به گله برگرداند ولی بازهم فرار کرد ند،چا قو برندارد و کار گرگ ودرندگان را راحت نکند؟!(شکم آنها را پاره نکند!) بی صبری چوپان حاصلش دوچیزاست:
یا بدون چون وچرا دست به کشتن گله می زند ویا خودش را از نان شب محروم می کند یعنی ترک گله داری می کند!!
لذا این سه ویژگی برای یک امام و رهبروخلیفه لازمی وضروری است ! اینجاست که متوجه می شویم واقعاهمچنین کسی می تواند حافظ جامعه بشریت باشد ولاغیر!
عزیزان خواننده، مفهوم ومعنای این سه ویژگی را دانستن آسان است ولی عمل کردن به آنها وعشق ورزیدن به آنها بعنوان یک دستور ازصاحب این گله، مهمترین هنرو اقبالیست که چوپان باید داشته با شد تا بتواند رضایت صاحب گله را به دست بیاورد وجان گله را از درندگا ن ودزدان ورهزنان درامان بدارد.
دراینجا یک سؤال ازشما خواننده عزیز دارم،آیا به نظرشما اگرکسی این سه ویژگی مهم را با عمل به آنهاداشته باشد وازهمه بیشتر به فکر امنیت گله و خوشنودی قلب صاحب گله باشد، شایسته هست ویامی پذیرید که صاحب گله کسی دیگررا بعنوان چوپان گله اش انتخاب نماید؟!
اگر این سؤال راازمن بکنند قطعا جواب خواهم داد که هرگز عقل نمی پذیرد که صاحب گله کسی غیر از این چوپان را برگزیند!! چراکه آ رزوی صاحب گله همین دوچیز است.( یعنی محافظت از گله ورضایت قلب آن) .
بسیاری از کتب معتبر ومهم شیعه وسنی نوشته اند که حضرت علی دراین سه چیز درخشان ترین ستاره سهیل آسما نها بوده که کسی نتوانسته است دراین سه چیز به حضرت علی برسد!!.
دراین مجموعه مختصرفقط شواهد ومدارکی از اهل سنت رانقل می کنم تا ببینیم آنها چگونه ازعلی دفاع کرده ومی کنند، اعترافات زیادی برای اثبات ولایت ورهبری علی بلافصل بعد ازپیغمبر د رکتب جدید وقدیم آنها به چشم می خورد ولی چرا به این اعترافات پا سخ بسزایی داده نمی شود نمی دانم شاید بخت بد بعضیهاچنین خواسته است!! که اگر چنین باشد درمحکمه عدل الهی خواهند گفت: ( یالیتنی کنت ترابا)!!
بحث راابتدا از مطالب واحادیث علم حضرت علی پی می گیریم منتها بازهم قبل از آن دوتا سؤال برایم پیش آمد:
1- آیا تا به حال سندی یا روایتی د رکتب شیعه وسنی د یده اید که نوشته باشند فلان صحابه ویا فلان عالم سرشناس زمان حضرت علی معلم واستاد آنحضرت بوده است؟! یا کسی در زمان علی (ع) چنین ادعائی کرده است؟!
2- آیا تا به حال درکتا بی ویا روایتی دیده اید که حضرت علی فرموده باشند:( لولا فلان لهلک علی)؟! بلکه بر عکس این را داریم که ابوبکر وعمر وعثمان بارها وبارها گفته اند: اگرعلی نبود ما هلاک می شدیم !!!
سخن را از عالم بزرگوار وشخصیت فراموش نشدنی اهل سنت جناب حافظ جلال الدین سیوطی که امروزه کتاب تفسیر وحدیث وتاریخش را بزرگان اهلسنت جهان سفره حوزه های خویش قرار داده اند شروع می کنیم!
ایشان متولد سنه 849هجری قمری،ومتوفای سنه911 می با شد.
من حدیث علم علی را ابتدا ازکتاب تاریخ الخلفای ایشان می نویسم که چاپ چها رمش سال 1424هجری قمری و2003میلادی در دار الکتاب العربی بیروت به چاپ رسیده است،درهمین چاپ
صفحه131 آورده است که: البزاروالطبرانی در تاریخ الاوسط ازجابربن عبدالله، وترمذی وحاکم ازعلی چنین نقل کرده اند: قال رسول الله )) انا مدینه العلم، وعلی بابها)) هذا حدیث حسن علی الصواب.
پیامبر فرموده اند: من شهر علم هستم وعلی دروازه آن شهر است.
دقت داشته باشید هرشهری ورودی دارد ولی هیچ شهری سقف ندارد بجز ازآسمان خداوندی!
وباید دانست که هیچ شهری بی حا کم نیست، شهر مردگان هم حا کم دارد ولی بامسؤلیتی کم تر!
این حدیث بزرگترین دلیل اعلمیت حضرت علی نسبت به تمام بشریت است حتی پیامبران گذشته! چون شیعه وسنی معتقدند که پیامبراسلام حضرت محمد هم مقام ومنزلتش ازتمام پیامبران الهی بالا تر وبرتر است !هم کتابی که بر ایشان نازل شده برتر وپربار ترو کامل تر از کتب انبیای گذشته است!!!
بدون شک چنین است که قرآن گواهی می دهد که پیامبر ما رحمه للعالمین است.
لذا باید بدانیم که : خداوند علمی کامل را به پیامبرش که عصای دست وراهنمای بشریت است می دهدتا بتواند بشریت را ازمنجلاب هلاکت ونابودی نجات دهد. پس علمی که دروجود پیامبربود ازجانب خداوند بود به همین خاطربود که پیامبر نزد هیچ کس زانوی تلمذ وشاگردی را نزدند،بلکه علمش برگرفته ازوحی الهی بود لذا اینجاست که خداوند می فرماید: ((وما ینطق عن الهوی ان هوالا وحی یوحی)). 1
طبق این آیه هرسخنی را که پیامبر اسلام بگوید ازطرف خودش نیست بلکه ازطرف خداوند متعال است.
پس باید دانست که طبق حدیث مدینه العلم هرچه را که حضرت محمد ازطرف خداوند دریافت نموده اند آنرابه علی عنایت فرموده اند! لذا نمی توانیم بگوئیم چرا؟!چون خداوند خودشان علیم وخبیرند وازآینده علی باخبربودند والا به زبان مبارک پیا مبرش هرگز چنین چیزی راجاری نفرموده بودند وگرنه مثلا چراپیامبر نفرمودند:( انا مد ینة العلم وابوبکر،یاعمر یاعثمان بابها)؟؟!!!
اینجاست که مفسرین ومحدثین اهل سنت همچون سیوطی وحاکم وغیره به اعلمیت علی بن ابی طالب نسبت به تمام بشریت حتی پیامبران گذشته زبان اعتراف گشوده وحق رهبری عالمانه وماهرانه را بعداز رحلت
رسول اکرم(ص) به آنحضرت می دهند!!
محمد برفی یکی دیگر ازنویسندگان مشهور اهل سنت ایران است که جدیدا کتابی را بنام(سیمای علی(رض) ازمنظر اهل سنت) نوشته است که تابحال این کتاب دوبار به چاپ رسیده است، درچاپ دوم که سال1383ازطریق چاپخانه مهارت به چاپ رسیده درهمین کتاب در صفحات زیادی حدیث علم رانقل کرده است:
ازجمله آن صفحا ت 44و92و93و94الی 104. درصفحه 94 خط آخرصفحه نوشته است: عمر به حق معتقدبود که علی دانا ترین انسان است لذا می گفت:( علی اعلم الناس بما انزل الله علی محمد)).2
علی آگاه ترین مرد م به آنچه خدا بر محمد نازل فرموده است می با شد. درهمین کتاب صفحه 190نوسنده نظر امام فخر رازی را نسبت به علی چنین آورده است که محمدبن عمر رازی معروف به
فخررازی صاحب تفسیر کبیرگوید: هرکه علی(رض) را پیشوای دینی خود قراردهد حقا به دستاویزی محکم دردین ود نیای خودچنگ زده است.!3
این کتاب واقعا خواندنی است، چراکه همه چیزرا درحق علی روکرده است پس مطالعه اش فرمائید. درصفحه 395 همین کتاب چند قطعه شعر زیبا از عطار شاعر معروف سنی مذهب آورده است که
چند بیتی رابنده برای شما عزیزان نقل کنم به شرطی که بیشتر به مضمون ومحتوای این اشعار نظر بیندازید:
خواجه حق پیشوای راستین کوه حلم و، باب علم و، قطب دین
ساقی کوثر، امام رهنمای ابن عم مصطفی شیر خدای
د ربیان رهنمونی آمده صاحب اسرار سلونی آمده
ازدم عیسی کسی گرزنده خاست اوبه دم دست بریده کرد راست*
سؤال: آیا واقعا کسی که دروازه ورود به پیامبر وخداوند متعال هست، وهچنین دانش وبینشش طبق حدیث علم از تمام بشریت بیشتراست، وتنها عالم شایسته بعداز رسول الله هست، که می تواند بعد از پیامبر
اسلام جوابگوی شبها ت یهود ومسیحیت نسبت به دین و اختلافات جامعه مسلمین باشد وسیمای درخشانش کتاب زیبا ی نهج البلاغههست، نباید فورا بعد از رحلت رسول خدا وسفر اخروی وابدی آنحضرت ،بعنوان امام ورهبر مسلمین قراربگیرد؟!!!
دراحادیث زیادی ازکتب قدیم وجدید اهل سنت مقام ومنزلت این اماممعصوم بیان گردیده که چندی ازآن احادیث ناب را برای شما عزیزانمحقق نقل می کنم، می توانید آنها را مورد تطبیق وتحقیق خویشقرار دهید که امیدوارم به نتیجه مطلوبی خواهید رسید. انشاءالله...
1- عن عمربن الخطاب قال: قال رسول الله :(( ما اکتسب مکتسب مثل فضل علی ، یهدی صاحبه الی الهدی ، ویرده عن الردی))5.
راهنمائی می کند به هدایت ، ونجات می د هد اوراازهرگونه شک و شبهه ای .
(2) عن محمد بن منصو رالطوسی یقول: سمعت احمدبن حنبل یقول: ((ماجاءلاحد من اصحاب رسول الله من الفضائل ماجاء لعلی بن ابی طالب علیه السلام))6 محمد بن منصور طوسی می گوید من از احمد بن حنبل(امام مذهب حنبلی ها) شنیدم که می گفت: برای هیچ کسی از صحابه درروایا ت آنقدر فضیلت بیان نگردیده است که درمورد علی بن ابی طالب بیان شده است .!
3- عن ابن عباس قال: ((مانزل فی احد من کتاب الله تعالی مانزل فی علی ))7عبدالله بن عباس می گوید : آنقدر آیه که درمورد علی بن ابی طالب درقرآن نازل شده است درمورد هیچ کسی نازل نشده است.!!
4- عن سلمان قال: سمعت رسول الله یقول :(( کنت انا وعلی نورا بین یدی الله تعالی قبل ان یخلق آدم باربعة عشرالف عام، فلما خلق الله آدم قسم ذالک النورجزاین، فجزء انا وجزء علی))8
سلمان فارسی می گوید :پیامبر فرمودند: من وعلی چها رده هزارسال قبل ازخلقت آدم نزد خداوند نوری بودیم ، زمانیکه خداوندآدم را خلق کرد آن نوررابردوقسم تقسیم نمود که یک قسمی ازآن نور منم
وقسمتی دیگرآن نور علی است .!!
(5) عن ابن عباس قال: قال رسوا الله :(( من سره ان یحیی حیاتی ویموت مماتی، ویسکن جنه عدنغرسها ربی، فلیوال علیامن بعدی))9 عمربن خطاب ازپیا مبر نقل می کند که پیامبر فرمودند: هیچ کسی کسب نکرده است فضیلتی رامثل علی ، که او همراه ورفیقش را ولیوال ولیه ، ولیقتد باهل بیتی من بعدی فانهم عترتی ، خلقوا من طینتی رزقوا فهمی وعلمی، فویل للمکذبین بفضلهم من امتی ، القا طعین فیهم صلتی ، لا انا لهم الله شفاعتی))
ابن عباس می گوید: رسول الله فرمودند: هرکس می خواهد اینکه حیاتش حیات من وموتش موت من وساکن شود بهشتی راکه پروردگارم کا شته است، پس باید قبول کند ولایت علی را بعدازمن وولی علی را
وباید اقتداکند به اهل بیتم بعدازمن ، چراکه آنها عترت من وازطینت من خلق شده اند ، خداوندبه آنها علم ودانش وفهم مرا داده است ، و وای بردروغگویان امت من که فضیلت آنهاراانکارمی کنند ،وقطع صله مرا
می کنند، خداوند شفاعت مرادرحق آنها قبول نمیکند .!!
(6) عن حابربن عبدالله الانصاری قال: سمعت رسول الله یقول: ((انا وعلی من شجره واحده ، وسائرالناس من اشجار شتی))10
جابربن عبدالله انصاری می گوید: ازپیا مبر شنیدم که آنحضرت فرمودند:من وعلی ازیک درخت هستیم ، وبقیة مردم ازدرختانی مختلف اند.
(7) عن انس بن مالک قال: قال النبی :((لما عرج بی رایت علی ساق العرش مکتوبا:لااله الاالله محمدرسول الله ، ایدته بعلی ونصرته بعلی)) 11
انس بن مالک می گوید پیامبر فرمودند: زمانیکه من به معراج رفتم دیدم برروی عرش نوشته است: نیست هیچ معبودی جزخدای یکتا ومحمد رسول اوست، کمک ونصرت می کنم اورا بوسیلة علی .!!
(8) عن ابی لیلی الغفاری قال: سمعت رسول الله یقول:(( سیکون من بعدی فتنه ، فاذاکان ذالک فالزموا علی بن ابی طالب ، فانه اول من آمن بی ، واولمن یصافحنی یوم القیا مه ، وهو الصدیق الاکبر ، وهو
فاروق هذه الامه ، وهویعسوب المؤمنین ، والمال یعسوب المنافقین))12
ابی لیلای غفاری می گوید: ازپیا مبر شنیدم که آنحضرت فرمودند: بزودی بعدازمن فتنه ای برپا می شود، که هرگاه چنین شد پس پیروی کنید ازعلی بن ابی طالب (یعنی او امام بعدازمن است) زیراکه او اولین کسی است که به من ایمان آورده است ، واولین کسی است که درروز قیا مت با من مصافحه می کند،و او صدیق اکبر (بزرگترین راستگو) و او فاروق این امت است ، وهمچنین اوباعث خوشبختی مؤمنین است ، ومال باعث خوشبختی منافقین است.
(9) عن بن عباس ان رسول الله قال:(( من اراد ان ینظر الی ابراهیم فی حلمه والی نوح فی حکمه ، والی یوسف فی جماله ، فلینظرالی علی بن ابی طالب))13
ابن عباس می گوید: رسول الله فرمودند : هرکسی بخواهد نگاه بکند به ابراهیم درحلمش ، وبه نوح درحکمش ، به یوسف درجمالش ، پس باید نگاه کند به علی بن ابی طالب.
(10) عن ابن عباس قال: قال رسول الله :(( ما مررت بسماء الا واهلهایشتاقون الی علی بن ابی طالب، ومافی الجنه نبی الا وهویشتاق الی علی بن ابی طالب))14
ابن عباس می گوید: پیا مبر فرمودند: ازهیچ آسمانی عبورنکردم مگرآنکه اهل آن آسمان مشتاق دیدن علی بن ابی طالب بودند،وهمچنین دربهشت هیچ پیامبری نیست مگر اینکه مشتاق علی بن ابی طالب است.
(11)عن انس بن مالک قال : قال رسول الله : نحن سبعه بنو عبدالمطلب سادات اهل الجنه : انا و علی اخی و عمی حمزة و جعفر و الحسن و الحسین و المهدی15 .
انس بن مالک می گوید: پیامبر فرمود: ما هفت نفر فرزندان عبدالمطلب سروران اهل بهشت هستیم : من و برادرم علی و عمویم حمزه و جعفر و حسن و حسین و مهدی .
(12) قال رسول الله (ص) لعلی : اما ترضی انک معی فی الجنه و الحسن و الحسین و ذریتنا خلف ظهورنا و ازواجنا خلف ذریتنا و شیعتنا عن ایماننا و شمائلنا؟ 16
پیامبر به علی فرمود: آیا دوست داری که تو در بهشت با من باشی و حسن و حسین و فرزندان ما پشت سر ما باشند و زنان ما پشت سر فرزندان ما و شیعیان ما در سمت راست و چپ ما باشند؟
(13) قال رسول الله لعلی : یا علی ان اول اربعه یدخلون الجنه انا و انت و الحسن و الحسین و ذرارینا خلف ظهورنا و ازواجنا خلف ذ رارینا و شیعتنا عن ایماننا و عن شمائلنا . 17
پیامبر به علی فرمود: ای علی چهار نفر هستند که اول واردبهشت می شوند من و تو و حسن و حسین . و فرزندان ما پشت سر ما وارد می شوند و زنان ما پشت سر فرزندان ما هستند و شیعیان ما در سمت راست و چپ ما می باشند.
محمد برفی درکتاب( سیمای علی - رض- ازمنظراهل سنت می نویسد:
ابویعلی ازجمیع بن عمیر نقل می کند که گفت: همراه پدرم نزدعایشه رفتم وازعلی(رض) سؤال کردم، گفت: من مردی را عزیزترازاونزدرسول خداندیدم وهمچنین زنی را عزیز تر ازدخترش ندیدم.18
هچنین سیوطی ازعروه نقل می کند که به ام المؤمنین عایشه گفتم:
رسول خدا چه کسی را بیشتر دوست داشت؟ گفت: علی بن ابی طالب
را، گفتم: پس چرا برعلیه آن قیام نمودید؟! گفت: چرا پدرت با مادرت ازدواج نمود؟! گفتم: تقدیر الهی بود، گفت: این امرهم تقدیر الهی بود!!
دراین مطلب آخری بنده دونکته را می خواستم قید کنم:
1- به گواهی عایشه دختر ابوبکر، حضرت علی از ابوبکر هم نزد رسول خدا محبوب تر وعزیز تر بوده است؛ لذا چرا خود عایشه بر این حرفش عمل نکرد؟!!
2- عایشه معتقد بود که جنگ جمل که برعلیه حضرت علی ازطرف ایشان انجام گرفته بنابر تقدیر الهی بوده است! عجیب است که نعوذبالله خداوند را درکشته شدن هزاران نفر درجنگ جمل شریک کرده است!
یعنی خدا هم راضی بوده که این جنگ بین خلیفه پیامبر واصحابش درگیرد وهزاران نفر از مسلمانان خون ناحق شان ریخته شود!!
منتظر ادامه این مباحث مهم باشید فعلا خدا نگهدار...
منابع قدیم وجدید مطالب مذکور:
1- سوره مبارکه نجم آیات3- 4.
2- مستدرک الصحیحین ج3 ص107.
3- صواعق المحرقه ص 76ونورالابصارشبلنجی ص73.
4- شواهد التنزیل حاکم حسکانی ج1ص30. امام امیرالمؤمنین ازدیدگاه خلفاءص151وسیمای علی ازمنظراهل سنت،محمدبرفی ص95.5
5- تفسیر کبیرج1ص205
6- منطق الطیرعطار،72.
7- میزان الاعتدال ذ هبی ج1ص235وریاض النضره ج2ص164
الریاض النضره ج2ص214
8- میزان الاعتدال ذهبی ج1ص235وریاض النضرة ج2ص164.
9- حلیة الاولیاء ج1 ص84. ینابیع المودة قندوزی حنفی ص126و
313چاپ اسلامبول. مجمع الزوائدهیثمی ج9ص108.
10- تاریخ بغداد ج11ص173
1 ا-لاصابة ابن حجرعسقلانی ج 7 قسم اول ص167اسد الغابه ج5ص .287
12-کنزالعمال متقی هندی ج6ص154
13- الریاض النضره ج 2 ص218و290. شواهد التنزیل حاکم حسکانی
ج1ص78و79.المناقب خوارزمی ص220.
14- الریاض النضره ج2ص220
15- تاریخ بغداد ، ج 9 ، ص 434 .
16- صواعق المحرقه ، ص 96.
17- کنز العمال ، ج 2، ص 218.
18- * سیمای علی ازمنظر اهل سنت ص142و143. البدایة والنهایة ج7ص335. جامع الاحادیث ج16ص190وج18ص70
منبع:http://www.faryademan.com
جانشینی از آن کیست؟!!