از شواهد و قرائن فروان به دست می آید که اکثر جمعیت بلوچستان در گذشته پیرو مذهب اهل بیت (علیهم السلام) و شیعه مذهب بودند
بلوچستان ایران پس ازظهور دین مبین اسلام و پس از به پایان رسیدن خلافت ، خلفای راشدین با توجه به اینکه منطقه ای دور افتاده و سخت گذر ، با شرایط بد آب و هوائی بود ، محل پناه گرفتن افرادی که از مرکز حکومت امویان و عباسیان و دیگر حکام مسلط بر مملکت گسترده اسلامی بودند و به شدت با علویان و پیروان اهل بیت پیامبر اسلام (ص) دشمنی می نمودند متواری شده و به مناطق دور از دسترس حکومتهای جور پناه می بردند ، بود . مانند : تعدادی از علویان و... ،که پس از پناه گرفتن آنان در این محل عقاید آنها ( مخصوصاً شیعیان ) هم در این سرزمین رواج پیدا کرد . خاصاً با توجه به افسانه ای که می گوید بلوچ ها در اوایل اسلام در مناطقی از شامات سکونت داشتند و پس از شهادت حضرت امام حسین ( ع ) سرور و سالار شهیدان بعلت ناراحتی از این حادثه عظیم و در مخالفت با حکومت جور یزید (که لعنت خدا بر او باد ) از شامات به بلوچستان فعلی مهاجرت نموده اند که این خود دلیلی بر طرفداری بلوچها از اهل البیت پیامبر(ص) و تمایل آنها به مذهب تشیع بوده و می باشد ، این منطقه تقریباً هیچگاه بطور مستقیم تحت تسلط هیچ حکومت مرکزی نبوده است و اکثرمواقع در روزگاران قدیم بصورت ملوک طایفی و قبیله ای اداره می شده است و بزرگان و حکام بیشتر افرادی شیعه مذهب بوده اند یا گرایش زیادی به مذهب تشیع داشته اند ( مانند : ملک ها ی بازمانده از حکومت صفاریان و شیرخانزهی های مسلط بر مکران و اکراد مسلط بر سرحد ) و این شرایط عقیدتی تقریباً تا زمان تسلط طایفه بارک زهی بر بلوچستان(مکران ) ادامه داشت . طایفه مذکور (بارک زهی ) که اصالتاً از کشور افغانستان به بلوچستان آمده اند حنفی مذهب بودند و پس از تسلط بر بلوچستان با دعوت از مبلغان این مذهب(حنفی) از افغانستان به بلوچستان نسبت به گسترش آن اقدام کردند و اکثریت بلوچ های را پیرو مذهب حنفی نمودند. همینطور در منطقه سرحد نیز پس از گسترش نفوذ طایفه ریگی (شاخه نتوزهی ) دراین منطقه در اواخر حکومت قاجار و اوایل حکومت پهلوی با توجه به اینکه اکثریت طایفه مذکور قبلاً ، مذهب حنفی را قبول نموده بودند ، به این مذهب گرایش پیدا کردند و آنرا پذیرفتند البته نقل است احدی از بزرگان سرحد در حدود بیش از یک قرن پیش ، جهت حج تمتع عازم عربستان شده بود به مذهب اهل سنت گرایش پیدا کرده و سنی می گردد و پس از بازگشت به بلوچستان نسبت به نشر و ترویج مذهب اهل سنت اقدام می کند و با توجه به اینکه از بزرگان منطقه بوده باعث نشر این مذهب میگردد.. به هر حال با توجه به اینکه تاریخ بلوچستان شفاهی بوده و تاریخ های مکتوبی که در این چند دهه به رشته تحریر درآمده متأسفانه یا با تحقیات کم و یا با تعصبات خاص قومی و مذهبی تهیه شده اند و بسیاری از حقایق این منطقه از ایران ( مخصوصاً سابقه تشیع اکثریت مردم بلوچ ) را نتوانسته اند بیان نمایند.البته همین حالا هم اگرشخصی محقق و توانا و بی طرف ، علی رغم اینکه بسیاری از نشانه های تاریخی از جمله سنگ قبرهای قدیمی که بر روی آنها کلمات الله ، محمد و علی (یا دیگر اشعار شیعی و نشان دهنده محبت متوفی و بستگان وی به اهل البیت (ع) )حجاری شده تخریب گردیده و از بین رفته اند و بسیاری از افراد مسن که پس از نمازهای پنجگانه خویش ادعیه مختص شیعیان را می خواندند و همچنین افرادی مسنی که کور سوئی از خاطرات و روایاتی از پدرشان مبنی بر اینکه شیعه بوده اند را به خاطر داشتند مرحوم شده اند باز هم می توان با کمی تحقیق و بررسی در ادبیات شفاهی و روایات عامیانه مردم نشانه هایی مبنی بر رواج مذهب تشیع در زمان های نچندان دور در بلوچستان بدست خواهد آمد . ضمناً در بلوچستان حتی تا زمان صفویه و حتی تا زمانی بعد از آن تعدادی از بلوچها به ادیان پیش از اسلام ازجمله زرتشت اعتقاد داشته اند که به تدریج توسط سایر بلوچ های مسلمان به اسلام گرویده اند یا حتی گفته شده است در زمان های بسیار دور عقایدشیعیان غالی در میان برخی بلوچها رواج داشته است …
امروزه آثار فراوانی از زیارتگاه های شیعه در بلوچستان یافت می شود که نشان دهندهی اعتقاد عموم مردم به این مذهب در گذشته بوده ، هم چنین بسیاری از پیرمردها هنوز هم در خاطرهی خود اعتقاد به مذهب تشیع را داشته و به ائمه اطهار (علیهم السلام) و مولا علی (علیه السلام) توسل پیدا می کردند.
اهل سنت بلوجستان از محبان اهل البیت (ع) می باشند و در کنار اهل تشیع بلوچستان و به صورت برادرانه زندگی می کنند
اهل بیت، اکثر جمعیت، بلوچستان در گذشته، پیرو مذهب، و شیعه مذهب بودند