امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: شیعیان و پیروان ما را به سه مساله امتحان کنید؛
(خصال صدوق،جلد1 ،صفحه 103
حدیث، امام صادق، شیعه، شیعیان
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: شیعیان و پیروان ما را به سه مساله امتحان کنید؛
(خصال صدوق،جلد1 ،صفحه 103
سخنان امام صادق(ع) درباره حجاب زنان
به گزارش مشرق به نقل از مهر، امام صادق(ع) می فرماید: حجاب زن برای طراوت وزیبایی اش مفید است. آری همیشه در و گوهر را در خزانه های آهنین نگهداری می کنند و زن هم اگر قدر و منزلت خویش را بداند آن را در گوهر حجاب محفوظ می دارد و اجازه نمی دهد نامحرمان به حریم او تجاوز نمایند.
حجاب موجب زیبایی می شود
امام صادق علیه السلام می فرماید: حجاب زن برای طراوت وزیبایی اش مفید است. آری همیشه در و گوهر را در خزانه های آهنین نگهداری می کنند و زن هم اگر قدر و منزلت خویش را بداند آن را در گوهر حجاب محفوظ می دارد و اجازه نمی دهد نامحرمان به حریم او تجاوز نمایند.
حرکت زن در مجالس عروسی و عزا
امام صادق(ع) از رسول خدا (ص) نقل فرمودند: اگر زنی بخواهد با وضع نامناسب درعروسی، عزا، بازار، گردشگاه ها و حتی اماکن عمومی برود و شوهرش جلوگیری نکند و یا از شوهرش بخواهد لباس های نامناسب و نازک برایش تهیه کند و شوهرش چنان نماید، خداوند او را با صورت به جهنم می افکند.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می فرماید: اگر زن عفت داشته باشد به دنیا می ارزد و گرنه به خاک هم نمی ارزد.
نگاه به زن
عقبه بن خالد می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: نگاه یکی از تیرهای زهرآگین ابلیس است، چه بسا یک نگاه سبب حسرت و ندامت طولانی شود.
از امام صادق روایت شده است: وقتی شخصی بخواهد با زنی ازدواج کند، باکی نیست که به چهره و عمل و دستبندها نگاه کند. اگر قصد ازدواج در کار نباشد نگاه کردن جایز نیست.
آثار هفتگانه نماز شب در کلام امام صادق علیه السلام
امام صادق علیه السلام فرمود آثار نماز شب عبارتند از :
1) چهره را نیکو مى کند .
2) اخلاق را زیبا مى کند .
3) انسان را خوشبو مى کند .
4) روزى را مقدّر مى سازد .
5) باعث اَداء قرض مى شود .
6) غم و غصّه را از بین مى برد .
7) چشم را روشنى مى بخشد .
25 گنج بزرگ دنیا از زبان امام صادق (ع)
امام صادق علیه السلام فرمودند:
1- طلبتُ الجنة، فوجدتها فی السخأ:بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.
2- و طلبتُ العافیة، فوجدتها فی العزلة:و تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه گیری (مثبت و سازنده) یافتم.
3- و طلبت ثقل المیزان، فوجدته فی شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»: و سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهی به یگانگی خدا تعالی و رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) یافتم.
4- و طلبت السرعة فی الدخول الی الجنة، فوجدتها فی العمل لله تعالی: سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در کار خالصانه برای خدای تعالی یافتم.
5- و طلبتُ حب الموت، فوجوته فی تقدیم المال لوجه الله: و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) برای خشنودی خدای تعالی یافتم.
برگ عیشی به گور خویش فرست کس نیارد ز پس، تو پیش فرست
6- و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فی ترک المعصیة: و شیرینی عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترک گناه یافتم.
7- و طلبت رقة القلب، فوجدتها فی الجوع و العطش: و رقت (نرمی) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگی و تشنگی (روزه) یافتم.
8- و طلبت نور القلب، فوجدته فی التفکر و البکأ: و روشنی قلب را جستجو نمودم، پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.
9- و طلبت الجواز علی الصراط، فوجدته فی الصدقة: و (آسانی) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه یافتم.
10- و طلبت نور الوجه، فوجدته فی صلاة اللیل: و روشنی رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب یافتم.
11- و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فی الکسب للعیال: و فضیلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگی زن و فرزند یافتم.
12- و طلبت حدب الله عزوجل، فوجدته فی بغض اهل المعاصی: و دوستی خدای تعالی را جستجو کردم، پس آن را در دشمنی با گنهکاران یافتم.
13- و طلبت الرئاسة، فوجدتها فی النصیحة لعبادالله: و سروری و بزرگی را جستجو نمودم، پس آن را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.
14- و طلبت فراغ القلب، فوجدته فی قلة المال: و آسایش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در کمی ثروت یافتم.
15- و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فی الصبر:و کارهای پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شکیبایی یافتم.
16- و طلبت الشرف، فوجدته فی العلم: و بلندی قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش یافتم.
17- و طلبت العبادة فوجدتها فی الورع: و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهیزکار یافتم .
18- و طلبت الراحة، فوجوتها فی الزهد: و آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایی یافتم.
19- و طلبت الرفعة، فوجدتها فی التواضع: برتری و بزرگواری را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنی یافتم.
20- و طلبت العز، فوجدته فی الصدق: و عزت (ارجمندی) را جستجو نمودم، پس آن را در راستی و درستی یافتم.
21- و طلبت الذلة، فوجدتها فی الصوم: و نرمی و فروتنی را جستجو نمودم، پس آن را در روزه یافتم.
22- و طلبت الغنی، فوجدته فی القناعة: و توانگری را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.
قناعت توانگر کند مرد را خبر کن حریص جهانگرد را
23- و طلبت الانس، فوجدته فی قرائة القرآن: و آرامش و همدمی را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن یافتم.
24- و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فی حسن الخلق: و همراهی و گفتگوی با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویی یافتم.
25- و طلبت رضی الله، فوجدته فی برالوالدین: و خوشنودی خدا تعالی را جستجو نمودم، پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم.
منبع: مستدرک الوسائل، ج 12، ص 173 - 174، ح
به گزارش مشرق به نقل از فارس، طبق نقلهای تاریخی، امام کاظم(ع) در ماه صفر سال 128 هجری در منطقهای مابین مکه و مدینه به نام «ابواء» بهدنیا آمد. مادر ایشان حمیده ملقب به «مصفّاة» بود. در تاریخ آمده است تولد امام، آنچنان پدر بزرگوارش امام صادق(ع) را شادمان کرد که به افتخار آن، سه روز مردم را اطعام کرد و عقیقه و ولیمه داد. نام مبارک ایشان «موسی» انتخاب شد که تا آن زمان در خاندان رسالت بیسابقه بود. کنیه امام نیز ابوالحسن بود.
موسیبن جعفر(ع) در سن 21 سالگی و به وصیت پدر بزرگوارش به امامت رسید. دوران امامت ایشان با چهار خلیفه عباسی یعنی منصور دوانیقی، مهدی و هادی عباسی و هارونالرشید همزمان بود. این امام بزرگوار که «باب الحوائج» نیز هست؛ سرانجام در 25 رجب سال 183 هجری و در سن 55 سالگی به دستور هارون با خرمای زهرآلود مسموم شد و به شهادت رسید. از امام رضا(ع) نقل شده است که ایشان فرمود: زیارت قبر پدرم، مانند زیارت قبر حسین(ع) است.
با توجه به فرا رسیدن سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع) به بیان برخی از کرامات این امام همام میپردازیم.
* فحّاشی که با نرمخویی امام(ع) متخلق به اخلاق الهی شد
نقل میکنند شخصی بود که همواره نسبت به اهلبیت اساعه ادب میکرد و چون امام کاظم(ع) را میدید به اهانت میپرداخت. اصحاب حضرت که شاهد ماجرا بودند، قصد دخالت و تنبیه آن فرد را داشتند، اما امام مانع شدند.
امام(ع) نشانی آن فرد را جویا شد و در فرصتی مناسب به سراغ وی رفت. آن فرد زمینی داشت که در آن زراعت میکرد. وقتی حضرت را دید از ورود ایشان به زمینش ممانعت و ابراز نارضایتی کرد، اما امام با سعه صدر و متانت پیش رفت و از وی درباره ارزش زمین و محصول برداشتی سؤال کرد. آن فرد ارزش زمین و محصولش را 200 دینار بیان کرد. امام(ع) 300 دینار به آن شخص داد و گفت 200 دینار بابت زمین و محصولش و 100 دینار هم برای زحمتی که خودت متقبل شدهای. آن فرد با دیدن برخورد امام آنچنان منقلب شد که توبه کرد و از یاران و اصحاب نزدیک امام(ع) شد.
* رقاصهای که از توابین شد
امام کاظم(ع) مدت مدیدی را در زندان و تحت نظر شدید خلفای عباسی سپری کرد. امام کاظم(ع) در چنین شرایطی بیشتر به تقیه روی آورد. به همین دلیل روایات اندکی از ایشان نقل شده است.
روزی هارونالرشید برای آزار امام و مخدوشساختن معنویت ایشان دستور داد خواننده فاسدی را وارد زندان کنند، اما بعد از مدتی که برای سرکشی و مشاهده نتیجه بازگشتند، زن را در حال سجده و نیایش یافتند. آری، هر چند امام مجبور به تقیه بود اما از کوچکترین فرصتها برای اصلاح امور و هدایت بندگان خدا استفاده میکرد.
* «بشر حافی» عیاشی که از اصحاب امام شد
یکی از معروفترین روایات نقل شده درباره امام هفتم، روایت «بشر حافی» است.
روزی امام از کنار خانهای میگذشت که صدای رقص و غنا از بیرون آن شنیده مىشد. با توجه به اینکه آن زمان هنوز بردهداری مرسوم بود، امام(ع) از کنیزی که از منزل خارج شد، پرسید: صاحب این خانه عبد است یا مولا؟ کنیز در پاسخ گفت که البته مولا و آزاد است. امام(ع) فرمود: راست گفتی، زیرا اگر بنده بود از مولاى خود میترسید و این چنین در معصیت گستاخ نمىشد.
صاحبخانه علت دیر برگشتن کنیز را جویا شد و کنیز نیز صحبتهای خود و امام را بازگو کرد. سخن امام چون تیری بر قلب «بشر» نشست و وی را آگاه کرد. در این هنگام وی با پای پیاده به دنبال امام(ع) دوید و خود را روی پاهای ایشان انداخت و از کرده خود اظهار پشیمانی کرد. سپس رو به امام گفت: میخواهم از امروز بار دیگر بنده خدا باشم.
این یکی دیگر از ویژگیهای بارز امام بود که با رفتار زیبا و اخلاق حسنهاش معاندان، مخالفان و گمراهان جذب دین میکرد.
* «شُبّر» که به مدد توسل به امام کاظم(ع) نویسندهای صاحبقلم شد
یکی از بزرگان شیعه به نام «سیدعبدالله»(علوی حسینی موسوی) معروف به «شبّر» در سال 1188 هجری قمری در نجف اشرف به دنیا آمده است. وی بعدها از فحول و بزرگان شیعه شد و آثار متعددی از جمله: منظومه 30 هزار بیتی «البرهان المبین فی فتح ابواب علوم الائمه المعصومین» و شرح مفاتیح فیض کاشانی در یکصد هزار بیت با نام «المصباح الساطع» از او به یادگار مانده است.
نقل است که سرعت نوشتن سید عبدالله بسیار کم بوده است، به همین دلیل به امام موسیبن جعفر(ع) متوسّل میشود. امام در عالم رویا قلمی به دستش میدهد و از برکت آن، سید عبدالله شُبّر به نویسندهای زبده تبدیل میشود. «سید علی» نوه سید عبدالله از پدرش نقل کرد که پدربزرگش بعد آن خواب همیشه در حال نوشتن بوده است و نوشتن جزئی از کارش شده بود. جالب اینکه قلم مذکور تا هنگام مردن سیّد خشک نشده بود. این اثر توسل به امام موسی کاظم (ع) است.
سید عبدالله از علمای برجسته شیعه در قرن سیزدهم هجری و از محدثین موثق امامیه، عالم و مفسّر تفسیر شبّر و معروف به «شبّر» است. وی در نجف اشرف در یک خانواده علمی و مذهبی بهدنیا آمد. از همان نوجوانی به تحصیل علم مشغول و با جدّیت در انجام وظائف دینی و علوم، همت گمارد. این عالم دینی در سال 1242 هجری قمری، در شهر کاظمین و در سن 54 سالگی از دنیا رفت و در کنار پدرش، در رواق مطهر کاظمین، مدفون است.