اهل حق نام یکى از فرقه هاى غُلات [غلوکنندگان در حق امامان] است که على اللهى هم نامیده مى شوند. آنان درباره امام على(علیه السلام)راه غلو را پیموده و براى او مقام الوهیت اثبات کرده اند. برخى افراد این فرقه ممکن است چنین اعتقادهایى نداشته باشند.
برخى هواداران این فرقه مى گویند: این فرقه در قرن دوم هجرى پدید آمده و در قرن هفتم تجدید حیات کرده و بعضى دیگر معتقدند که ریشه پدید آمدن این فرقه، به قرن چهارم بر مى گردد و مؤسس آن را فردى به نام مبارک شاه که عنوان سلطان طریقت داشته مى نامند و مى گویند صد سال پس از مرگ او، روح مبارک شاه در جسم فردى به نام سلطان صحاک یا اسحاق تجلى کرده و در واقع مؤسس و کامل کننده مسلک آن ها سلطان صحاک بوده است.
سلطان اسحاق براى تشکیلات این فرقه جانشینانى تعیین کرد و به هر کدام لقبى داد، پیر بنیامین را به سمت پیرى و داود را به سمت دلیل و... معرفى کرد.
از نظر اهل حق هر کس که پیرو این مسلک باشد، نخستین وظیفه او این است که به وسیله یکى از پیرها یا دلیل هاى منسوب به یکى از خاندان ها، خود را به یک خاندان مرتبط سازد و بر این اساس سر سپردن به یکى از شاخه هاى این فرقه، هویت مذهبى او را معین مى سازد.
اهل حق در هفته یک یا چند بار در جسم خانه و با جضور پیر جمع مى شوند، و مراسم را به طور معمول در شب هاى جمعه با تشریفات ویژه اى برگزار مى کنند و نذر و نیازها را با خلوص نیت و پاکى جسم و تجلى روح به پاکان انجام مى دهند و آن را براى حل مشکلات مؤثر مى دانند.
اهل حق نماز نمى خوانند و به جاى آن نذر و نیاز مى کنند و روزه مخصوصى مى گیرند که سه روز است. بعضى گروه هاى اهل حق که از آنان با عنوان شیطان پرست یاد مى شود، نسبت به شیطان تکریم و احترام قائلند و با لعنت فرستادن به شیطان به شدت مخالفند.
سبیل در نزد اهل حق حرمت ویژه اى دارد و وجود آن را از ارکان اصلى سلطان صحاک مى دانند. عمده ترین مرکز اهل حق در ایران، استان کرمانشاه به ویژه شهرهاى کرمانشاه، اسلام آباد، سرپل ذهاب، قصر شیرین، کرند غرب، صحنه، دینور و... مى باشد. •
ما در این جا عقیده قاطع نداریم که آن چه اشاره شده اعتقادهاى حقیقى و واقعى اهل حق باشد، بلکه تنها اگر فرض کنیم که چنین اعتقادهایى داشته باشند، بنا به دلایلى با اسلام اصیل و ناب و نیز با سیره اهل بیت و پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)به ویژه امام على(علیه السلام)فاصله و منافات دارد، چون هر عقل سالمى به وحدانیت خداوند متعال شهادت مى دهد و در جاى خود بر توحید و یگانگى خداوند دلایل محکم و مستدل عقلى ارائه شده است; افزون بر این، عقیده الوهیت درباره امام على(علیه السلام)برخلاف آیات روشن قرآن کریم است. قرآن کریم بر موضوع توحید بسیار تأکید مى فرماید و حتى سوره اى به نام توحید در قرآن نازل شده است. امام على(علیه السلام)از پیشوایان معصوم بوده و مانند دیگر انسان ها بنده خداوند و انسان کاملى محسوب مى شود. خود آن حضرت عقیده افراطى و غلوآمیزرا درباره خویش رد کرده، مى فرماید: «او را سپاس مى گویم و زیادت خواه نعمت اویم، گردن نهاده عزت اویم، پناه خواه از معصیت اویم و نیازمند کفایت اویم.... گواهى مى دهم که خداوند یکتاست...» •
در جایى دیگر مى فرماید: «سیهلک فى صنفان: محب مفرط یذهب به الحب الى غیر الحق و مبغض مفرط....; به زودى دو دسته به خاطر من تباه شود: 1. دوستى که کار را به افراط کشاند و محبت، او را به غیر حق براند. 2. و آن که در بغض اندازه نگاه ندارد و بغضش او را به راهى که راست نیست در آورد. حال آن دسته نیکوست که درباره من راه میانه را پیماید و از افراط و تفریط بپرهیزد.» •
هم چنین در آیات قرآن کریم بر وجوب و اقامه نماز، به ویژه نمازهاى یومیه بسیار تأکید و سفارش شده و آن را عبادتى واجب شمرده است، چنان که مى فرماید: «...فَاَقِیموا الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ کانَت عَلَى المُؤمِنینَ کتـبـًا مَوقوتـا;(نساء،103)... نماز را ]به طور معمول[ انجام دهید، زیرا نماز وظیفه ثابت و معیّنى براى مؤمنان است.»
در روایات اسلامى نیز بر وجوب نمازهاى روزانه تأکید و سفارش شده است تا جایى که نماز مرز میان کفر و ایمان دانسته شده است، اهل بیت(علیهم السلام) به ویژه امام على (علیه السلام)نیز تا آخرین لحظات عمر شریف خود هیچ گاه نماز را ترک نکردند; امام على(علیه السلام)در این باره مى فرماید: «شما را به نماز و مواظبت بر آن سفارش مى کنم، زیرا که نماز بهترین کار است و ستون دین شماست.» •
در جایى دیگر مى فرماید: «مراقب نماز باشید و آن را پاس دارید و بسیار به جاى آورید و به وسیله آن ]به خدا[ تقرب جویید، زیرا نماز در اوقات معین بر مؤمنان واجب گشته است، آیا به پاسخ دوزخیان گوش فرا نمى دهید که وقتى از آن ها پرسیده شود: «چه چیز شما را به دوزخ کشانید؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.» •
پس نمى توانیم ادعا کنیم که دوست دار امام على(علیه السلام)هستیم، ولى به سفارش ها و سیره آن حضرت عمل نکنیم.
ما مسلمانان بر اساس دلیل هاى محکم عقلى (استدلالى) و نقلى (روایات و سیره پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام)) معتقدیم که باید در عمل و فکر، پیرو آخرین پیامبر بزرگ خداوند و پیشوایان معصوم(علیه السلام)باشیم که در روایات اسلامى دوازده نفر معرفى شده اند که نخستین آن ها مولاى متقیان حضرت على(علیه السلام)و آخرین آنها نجات دهنده بشریت و امام مهربانى ها و مهرورزى ها و عدالت گستر جهان حضرت امام مهدى(علیه السلام)مى باشند.
پیامبر گرامى و عزیز(صلى الله علیه وآله وسلم)مى فرماید: «تا وقتى که دوازده جانشین من بر شما حکومت کنند، این دین پیوسته برپاست.» •
پرسش گر محترم! ما نمى گوییم چشم بسته و بى دلیل باید مذهب شیعه دوازده امامى را پذیرفت، بلکه انسان باید با چشم باز، با تحقیق و مشاوره و بدون هیچ تعصبى تحقیق کند، تا حقایق را براى فطرت و سرشت خویش روشن سازد.
از میان فرقه هاى اسلامى، مذهب شبعه دوازده امامى، هم چون خورشیدى مى درخشد و دیگر فرقه ها نسبت به آن بسان ستارگان و سیارات کم فروغند که نور خود را از ماه و خورشید مى گیرند.
مذهب تشیع از مبانى عقلى و نقلى محکمى برخوردار است و در واقع استمرار رسالت پیامبر گرامى نیز به وسیله امامت دوازده گانه ممکن است.
برخى اعتقادهاى شیعه عبارت است از:
1. عقیده به مهدویت: شیعه معتقد است آخرین امام معصوم(علیه السلام)به خاطر مصالح و حکمت هایى از چشم مردم غایب است و از پس پرده غیبت، هدایت مردم و هستى را بر عهده دارد، و زمانى که خداوند صلاح بداند در برابر ظالمان و ستمگران قیام و ظهور خواهد کرد و حقّ مظلومان را از ظالمان خواهد گرفت و عدل و داد را در سراسر جهان حکم فرما مى کند. •
2. شیعه معتقد است که امر خطیر و مهم جانشینى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)به خاطر اهمیت آن باید از طرف خداوند متعال صورت پذیرد و خداوند متعال امام را باید از میان افرادى که معصوم باشند، انتخاب کند; آیات فراوانى از قرآن کریم بر این مهم دلالت دارد، از جمله آیه تطهیر که مى فرماید: «اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذهِبَ عَنکمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ ویُطَهِّرَکم تَطهیرا;(احزاب، 33) خداوند فقط مى خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.»
افزون بر مفسران شیعه، برخى مفسران اهل سنت هم معتقدند این آیه درباره عصمت پیشوایان معصوم و اهل بیت پیامبر عزیز و مهربان نازل شده است. •
هم چنین آیه اکمال (مائده، 3)، آیه اولى الامر(نساء، 59) و... همه بر جانشینى و امامت دوازده امام پس از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)دلالت مى کند. •
3.از دیگر عقاید شیعه دوازده امامى، شفاعت است که بر اساس این عقیده، انسان هاى پرهیزگار مانند پیامبران، امامان(علیهم السلام)نیکوکاران، صالحان و مؤمنان مى توانند در روز قیامت در نزد خداوند مهربان و به اجازه او، از عده اى شفاعت کنند تا خداوند از گناهان آن ها چشم پوشى کند. خداوند در آیه 255 سوره بقره مى فرماید: «مَن ذَا الَّذى یَشفَعُ عِندَهُ اِلاّ بِاِذنِهِ; کیست آن کس که جز به اذنش در پیشگاهش شفاعت کنند.» علامه سید محمد حسین طباطبایى(رحمه الله) در این باره مى گوید: «مراد از شفاعت کنندگان در آیه یاد شده، امامان معصوم(علیهم السلام) هستند.» •
4. توسل و درخواست کمک و استعانت از محضر اهل بیت(علیهم السلام) یکى دیگر از اعتقادهاى شیعه است این عقیده نیز مانند دیگر اعتقادهاى شیعه، بر آیات و روایات اسلامى تکیه دارد; قرآن کریم مى فرماید: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اتَّقُوا اللّهَ وابتَغوا اِلَیهِ الوَسیلَةَ...(مائده، 35); اى کسانى که ایمان آورده اید از ]مخالفت فرمان[ خدا بپرهیزید و وسیله اى براى تقرب به او بجویید...» یکى از بهترین مصادیق آن اولیاى الهى هستند که ما خداوند را به حق آنان و به منزلتى که نزد خداوند دارند سوگند مى دهیم و مى گوییم: «اللهم انى اسئلک و اتوجه الیک بنبیک...» •
پاورقی ها:
1. ر.ک: فرق و مذاهب کلامى، على ربانى گلپایگانى، ص 323 ـ 327، مرکز جهانى علوم اسلامی
2. ر.ک: نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدى، ص 8، خطبه 2، انتشارات علمى و فرهنگى،
3. ر.ک: نهج البلاغه، همان، ص 125، خطبه 127.
4. ر.ک: میزان الحکمة، محمد محمدى رى شهرى، ترجمه حمید رضا شیخى، ج 7، ص 3095.ص 3133،ص 249
5. براى آگاهى بیش تر ر.ک: عدالت گستر جهان، آیة الله ابراهیم امینى.
6. ر.ک: المسند، سلیمان بن داود بن الجارود، ج 8، ص 274، حیدر آباد، پاکستان.
7. براى آگاهى بیش تر ر.ک: مباحث کلى امامت، آیة الله امینى، انتشارات دفتر تبلیغات
8. ر.ک: المیزان فى تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایى، ج 19، ص 291.
9. ر.ک: مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمى، دعاى توسل، انتشارات الزهراء،
فرقه اهل حق، علی اللهی