مچ یکی از اهل سنت گرفتم امروز.........بخوانید لطفا:
امروز با یکی از دوستان اهل سنت (شافعی هستند) خونه ما نشسته بودیم. من با ایشان بارها بحث کرده ام والحمدولله همیشه چون مستند بحث کرده ام موفق بوده ام. گرفتار بحث درباره لیگ برتر بودیم که مادرش زنگ زد وگفت : پسر خاله ات با ماشین چپ شده ورحمت خدا رفته است...........
دوست ما خیلی ناراحت شد ........گریه کرد چن دقه ایی .........چندین بار به سرو صورتش زد.........................ساکت که شد اول تسلیت گفتم و عرض کردم مرا شریک غم خودت بدان و.....
نیم ساعت بعدش که اروم اروم شده بود گفتم:
از دروغ گو های منافق صفت بدم می آید
گفت: منظور ؟
گفتم : از تو و از کتاب هایتان و از علمایتان
گفت : یعنی چی ؟وقت گیر آوردی؟
گفتم : چرا گریه کردی؟..........چرا اشک ریختی؟.........چرا زدی به سرو صورتت؟؟؟؟؟؟؟؟؟.........
گفت : عجب احمقی هستی تو؟ مگه ندیدی مادرم زنگ زد گفت پسر خاله ات مرده؟؟؟
گفتم : می دونم .منم همین می پرسم که چرا گریه کردی؟ چرا زدی به سرو صورتت؟؟؟؟
گفت : آغا جان منظور؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم : مگر حضرتعالی نبودی همین چند روز پیش که بحث گریه بر امام حسین بود گفتی گریه بر مرده و زدن به سینه وصورت در شهادت امام حسین عین شرک است؟ مگه نگفتی ما اهل سنت این کار شما شیعیان را شرک می دانیم؟؟؟؟؟؟
گفت :چرا.......درسته
گفتم : پس تو هم مشرکی.........تو هم عین شرکی که به ما نسبت می دهی انجام دادی.......... اگر گریه و عزاداری برمیت و زدن بر سر و سینه حرام و شرک است پس تو چراخودت انجامش میدی ؟ چرا مال خودتان درست است مال ما شرک میشود؟
گفت: ولی این پسر خاله ام است
گفتم: او هم امام حسین است.......... نوه رسول خدا...........پسر مولا علی............پسر فاطمه زهرا.........برادر امام حسن......... او کسیست که نه نفر از امامان به نقل از پیامبر از صلب او هستند ...........او کسیست که خود پیامبر تا اورا میدید گلویش میبوسید وبر او گریه میکرد درحالی که خود امام حسین بچه بود...........آیا این شخصیت از پسر خاله تو کمتر است؟
گفت: هزار بار بالاتر است
گفتم :هزار بار نه که میلیارد ها بار بزرگ تر است البته قیاس درستی نیست. پس حق بده که ادم بر شهادت این مر د بزرگ ومظلومیتش تا قیامت گریه کند....... ما بر نوه رسول خدایمان گریه می کنیم..........افنخار هم می کنیم.......اگر این بدعت هست و این نوآوری در دین است که منجر به شرک میشود که تو هم الان بدعت کردی و مشرک شدی............. پس این گریه ربطی به احکام دین ندارد .بلکه چیزیست که نه از احکام کم می کند نه زیاد..........همانگونه که ممکن است یک کافر بر مظلومیت حسین ع گریه کند.......آیا کافر در دین اسلام بدعت آورده است؟؟؟ در ثانی اگر ما مشرکیم پس رسول خدا نعوذوبالله اولین مشرک است چون گلوی حسین را میبوسید وگریه میکرد........... گفتم پس هر کس بر مرده ایی یا شهیدی گریه کند و بر سرو سینه خود بزند ربطی به احکام دین ندارد چون کم وزیادی در آن ایجاد نمیشود..........بدعت آنجایست که مثلا ما بگوییم برای شهادت امام حسین روز عاشورا نماز واجب دو رکعتی صبح را هزار رکعت بخوانیم......یا بگوییم نماز ظهر عاشورا ده رکعتش کنیم به احترام امام حسین....... این میشود بدعت وبدعت یعنی کم وزیاد کردن در دین نه چیزی دیگری..........و اگر ما خلفای شما را بدعت گزار در دین می دانیم بخاطر اینست که ظاهر احکام را تغییر داده اند مانند آنچه عمر اعتراف می کند در زمان رسول خدا حلال بود من حرام کردم..........( متعه حج-نسا-وحی الی خیر العمل) .........احکام دین چه رسول خدا در قید حیات باشد چه نباشد فرقی ندارد ویکسان است .چه رسول خدا باشند چه نباشند نماز صبح دورکعت است وکسی نمیتواند تغییرش دهد.
گفت : دلیلت قانع کننده بود و حرفم پس میگیرم