من فقط میتوانم یک سفارش برادرانه به جماعت اهل سنت بکنم و آن اینست که قبل از اینکه وارد بحث وگفتگو با شیعیان شوید حتما یک سری به کتابهای خودتان بزنید. در علم منطق جدل یعنی استفاده از منابع وگفتار وکتب طرف مقابل برای محکوم کردنش.حالا اگر شما با شیعه جدل می کنید به چه متوسل میشوید؟؟؟ کتابهایتان؟ اگر کتابهایتان است که ماشاالله آنقدر در حمد و وصف و تایید شیعیان و حقانیتشان روایت دارند که جای حرفی باقی نمی ماند. اگر میخواهید عمر را و حقانیتی که معاویه برایش ساخت تایید کنید به چه رجوع می کنید؟ کتابهایتان؟؟؟ اگر کتابهایتان است که صدهها روایت از جهل، نادانی، بدعت گذاری، توحش، آزار پیامبر،حتی آزار شتران(رجوع شود به کتابهایتان شما را به خدا قسم) و..... درباره عمر نقل شده که جای هیچ شکی باقی نمی گذارد مبنی بر مشرک ومنافق بودن عمر بن خطاب. به این مطلب با دقت توجه بفرمایید:
مثال:
ایکس صدهها بار می نویسد وادعا می کند و روایت می کند که بعد از عدد یک عدد دو میباشد حالا اگر از ایکس سوال کنیم عدد بعد از یک چه عددیست پاسخ می دهد : سه
سوال :آقای ایکس تو خودت گفتی صدهها بار عدد بعد یک دو میشود چرا پس 1400 سال است می گویی میشود سه؟؟؟؟
حکایت اهل سنت هم همینطور است: تمام منابع وکتابهایشان به تنهایی برای حقانیت تشیع کافیست.خودشان 1400 سال است می گویند روایت می کنند که دیگر جای حرفی بر حقانیت تشیع باقی نمی ماند اما باز جواب می دهند عدد بعد یک سه میشود. چرا؟؟؟ واقعا چرا؟؟؟ مشکل کجاست؟؟؟
جواب:::
مشکل اهل سنت اینست که علمایشان قرنها عامه مردمشان را از تحقیق وتفحص در تاریخ منع کرده اند تا مبادا حقایق روشن شود. اما اما اما این اینترنت و دهکده جهانی بلای جان اهل سنت است. دیگر اهل سنت را نمیشود گوش وچشم بسته نگه داشت ونگذاشت که حتی کتابهایشان را مطالعه بفرمایند. تصور بنده اینست که بزودی شاهد فتوای تحریم وحرام بودن اینترنت از طرف علمای اهل سنت باشیم. مطلب واضح وآشکار است وجای تردیدی ندارد:
قرآن: ای پیامبر امتت بعد تو مرتد میشوند جز جماعت قلیلی<<<>>> بگو اگر من(پیامبر) بمیرم یا کشته شوم شما به دوران جاهلیت برمی گردید؟
سوال:
بعد وفات پیامبر جماعت قلیل وکثیر کدام ها هستند؟؟؟
پاسخ نمی دهم چون بچه شیر خواره هم پاسخش را می داند.
مطلب بعدی: لطفا دقت بفرمایید :::::::
مسلمانان بعد رحلت پیامبر دودسته میشوند :
1) شاخه عربی مسلمانان به رهبری ابوبکر وعمربن خطاب -----این شاخه که به اهل سنت مشهورند از اعراب، اسلام را می پذیرند ودنباله رو اعراب میشوند----- به طور رسمی اعلام اهل سنت به دستور معاویه ((( سال جماعت))) بوجود می آید و این سال سالی میشود که شاخه عربی مسلمانان (شاخه ابوبکر وعمر) نسبتا ثبیت می شود. از این سال کشتن شیعیان- کشتن علمای شیعیان- لعن امیر مومنان علی (ع) - تعقیب راویان احادیث حقه پیامبر - حذف احادیث بیشمار پیامبر درباره مولا - تشکیل سازمان حدیث سازی به دستور معاویه- پیگیری وقتل همه کسانی که غدیر را نقل ویا می نویسند-و.....شروع میشود-خفقانی که معاویه بوجود می آورد بسیار بسیار شدید تر تا سقوط امویان ادامه پیدا می کند.اگر تاریخ به نقل از کتب اهل سنت مطالعه بفرمایید حقیقت گفتار بنده روشن میشود- فاصله سرنگونی بنی امیه و روی کار آمدن عباسیان که به بهانه زنده کردن غدیر واهل بیت صورت میگیرد باعث میشود برای چند دهه شیعه نصف ونیمه نفس بکشد.این زمان است که فقه جعفری (سنت واقعی پیامبر) شکل می گیرد والانه بیشتر مواردی که در قرن بیست ویک چه در تشیع وچه در حتی اهل سنت شاهد آن هستیم نتیجه همین فقه جعفری(سنت پیامبر) است وگرنه الان چیزی به اسم اسلام نداشتیم. هرچند عباسیان نشان دادند فقط از احساسات مسلمین برای رسیدن به حکومت (برگرداندن اهل بیت به حقشان و غدیر) سوء استفاده کردند و شدند از امویان بدتر وپست تر.
2) شاخه ابراهیمی ------ شاخه ابراهیمی اسلام که همان تشیع می باشد ----- این شاخه از مسلمین دینشان و مذهبشان از نوادگان حضرت ابراهیم خلیل الله می گیرند به این معنا که خداوند در قرآن می فرماید از نسل ابراهیم پیامبر ان وامامانی قرار دادیم----- آخرین پیامبر خداوند حضرن خاتم الانبیاء ،آخرین پیامبر از نوادگان حضرت ابراهیم می باشند-----ایشان عرب نبوده بلکه مهاجرینی هستند از زمان خود ابراهیم خلیل الله واسماعیل (ع) که به حجاز هجرت فرمودند...... قرآن می فرماید ای ابراهیم ما بعد از اینکه تورا به کلماتی امتحان کردیم تورا امام قرار دادیم......توجه بفرمایید امامت حضرت ابراهیم بعد از نبوتشان است وبه صراحت قرآن امامت اینقدر اهمیت دارد که خداوند برای اینکه امامت را به پیامبرش بدهد اول اورا امتحان می کند....
پس : آخرین پیامبر از نسل حضرت ابراهیم حضرت محمد (ص) هستند و آخرین امامان از نسل ایشان 12 معصوم هستند. اولین امام از نسل حضرت ابراهیم بعد از رحلت پیامبر حضرت علی (ع) هستند و آخرینشان حضرت مهدی (عج) که طبق وعده خداوند در قرآن آنجا که می فرماید صالحین وارثان زمینند ،در دوران غیبت بوده تا اذن حضرت حق برسد وظهور کنند انشاالله.......
تشیع معتقد است بر اساس نص قرآن و احادیث وروایات پیامبر(ص) ، آخرین خلفا از نسل ابراهیم (ع) وارثان اصلی دین اسلام هستند وهیچ عرب وعجمی چه سیاه چه سفید در غرب وشرق عالم شایسته این نیست که مرجع رهبری وتبیین دین اسلام باشد. کتب اهل سنت هم در دهها روایت متواتر ومعتبر وصحیح با سند این را نقل کرده اند که پیامبر(ص) فرمودند خلفا بعد از من دوازده نفرند که به اسم نام بردند.....یا واقع غدیر به نقل از کتب اهل سنت صراحت و شفافیت دارد که اولین خلیفه وامام بعد از رسول خدا حضرت علی وآخرینشان قائم آل محمد می باشد بدون شک.
تشیع معتقد است (از باب عقلانی) کسی برای جانشینی پیامبر (_ص) شایسته است که نزدیک ترین اخلاق ورفتار وکردار به رسول خدا داشته باشد ......وچه کسی بهتر از مولا که تربیت شده خود رسول خداست از کودکی تا رحلت خود پیامبر؟
چه کسی شایسته تر از مولا که اولین مردی بود که اسلام آورد ودومین انسان مسلمان بعد حضرت خدیجه است؟
مطالب زیاد است اما به اختصار عرض شد وعرض می کنم که برادران اهل سنت اگر کتبشان را مطلعه بفرمایند خواهند دید که شیعه همان می گوید وبه همان راهی می رود که بزرگان اهل سنت به نقل از پیامبر در کتابهایشان نقل کرده اند. یعنی وقتی درکتب اهل سنت ذکر میشود که:
1) به نقل از پیامبر با سند صحیح: علی حق است وحق باعلی
2)علی قرآن ناطق است
3)وصی وخلیفه وجانشین من علیست تا میرسد به حضرت قائم
4)هر که فاطمه بیازارد مرا وهرکه مرا بیازارد خدا را آزده ......پس تکلیف عمر وابوبکر چیست که فاطمه را کشتند؟؟؟
5) عمار به دست گروهی کافر کشته میشود( پس چرا معاویه که عمار را کشت دایی اهل سنت می نامیدش)
5)...........
باز همعرض می کنم به اختصار نوشته ام وگرنه اینقدر مطالب در تایید و حقانیت تشیع و رد عمر وابوبکر در کتب اهل سنت هست که فقط دیده بینا باید درک کند ومطالعه بفرماید.
من برادران اهل سنت را برای شروع تحقیقاتشان رجوع می دهم به اهانت هایی که بزرگوارانشان ( عمر-ابوبکر-عایشه-معاویه-یزید-و.... به ساحت مقدس پیامبر روا داته اند در همین کتب خودتان)
اول این موضوع تحقیق بفرمایید ببینید این پیامبری که سنگش به سینه میزنید چطور مظلومانه مورد هتک حرمت بزرگانتن قرار میگیرد؟؟؟ به عنوان نمونه عرض کنم:
عایشه در کتب خود شما روایت می کند:
1)پیامبر از آفریقا رقاصه می آورد و در مسجد، آنها می رقصیدند ومن درحالی که سوار پیامبر بودم (یا درآغوشش) نگاه می کردیم ولذت می بردیم
2) پیامبر موقع سجده یه نیشگونی (به قول امروزی ها: یه حالی ) از من میگرفت چون من پاهایم جلوی سجاده اش دراز میکردم
این دونمونه فقط از باب آشنایی ذکر شد وگرنه اگر اتهامات عایشه به پیامبر در کتابهایتان ببیند روزی هزاران بار لعنت می کنید ایشان را که چنین ساحت مقدس رسول خدا را مورد اتهاماتی مثل ....قرار داده است.
ای خدا حقایق روشن است پس دیدگان آنهایی که طالب حقند ودر پی اسلام راستین محمدی هستند باز نما
علی، اهل سنت، شیعه، سنی، عمربن خطاب