عزاداری برای ابن جوزی (م 597 هق)
ذهبى درباره بازتاب مرگ او مىنویسد:
وتوفی لیله الجمعه بین العشاءین الثالث عشر من رمضان...، وغلقت الأسواق، وجاء الخلق،... وکان فی تموز، وأفطر خلق، ورموا نفوسهم فی الماء... وباتوا عند قبره طول شهر رمضان یختمون الختمات، بالشمع والقنادیل
سبط بن جوزی در شب جمعه سیزدهم ماه رمضان فوت کرد... با درگذشت او، بازارها تعطیل گردید و جمعیت زیادی در مراسم او حضور یافتند، فراوانی مردم و فزونی گرما سبب شد که بسیاری از سوگواران روزه خویش را خوردند! بعضی خود را به دجله انداختند.. از کفن اندکی ماند... مردم تا پایان ماه رمضان در کنار قبر او شب را به صبح رساندند، آنان شمع و چراغ و قندیل آوردند و قرآن را ختم کردند. مراسم عزادرای را روز شنبه برپا کردیم، سخنرانان درباره او به سخن پرداختند، جمعیت بسیاری شرکت جستند و درباره او مرثیهها گفته شد...
سیر أعلام النبلاء، ج 21، ص 379.
1- گریه آسمان در وفات عمر بن عبد العزیز!!!
عن خالد الربعی قال: مکتوب فی التوراه إن السماء والأرض لتبکی علی عمر بن عبد العزیز أربعین صباحا!!!
خالد ربعی میگوید: در تورات آمده است که آسمان و زمین در مرگ عمر بن عبد العزیز چهل شبانه روز خواهد گریست!!!
الروض الفائق، ص 255 ـ الغدیر، ج 11، ص 120
1- گریه آسمان در وفات ابن عساکر متوفای571 هـ!!!
قال ولده: وکان الغیث قد احتبس فی هذه السنه؛ فدرّ وسحّ عند ارتفاع نعشه؛ فکأن السماء بکت علیه بدمع وابله واطشه.
فرزندش میگوید: باران در این سال محبوس شد؛ تا این که بعد از وفات ابن عساکر و برداشتن نعش و جنازه او آسمان به شکلی باریدن گرفت که گویی اشک چشمان آسمان بود که به شدت و وفور باریدن گرفت.
معجم الأدباء، ج 4، ص41، مطرت بناحیه بلخ دما عبیطا سنه 246، ص 17.
برخورد دوگانه علماء اهل سنّت
امّا با این تفاصیل چه میشود که مورخان بزرگ اهل سنّت، وقتی عزاداری و ماتم سرایی شیفتگان امام حسین علیه السّلام را ذکر میکنند این امر موجّه را بر نتافته و موضع گیری تند و خشن خویش، را نمیتوانند مخفی نمایند؟!!
ذهبی وقتی قضیه عزاداری مردم بغداد برای امام حسین علیه السلام را نقل میکند، مینویسد:
سنه اثنتین وخمسین وثلاثمئه: فیها یوم عاشوراء، ألزم معز الدوله، أهل بغداد بالنَّوح والمآتم، على الحسین بن علی رضی الله عنه، وأمر بغلق الأسواق، وعلّقت علیها المسوح، ومنع الطباخین من عمل الأطعمه، وخرجت نساء الرافضه، منشّرات الشعور، مضخّمات الوجوه، یلطمن، ویفتنّ الناس، وهذا أول ما نیح علیه،
حوادث سال 352 هـ : در روز عاشورای این سال معز الدوله، أهل بغداد را به نوحه و مآتم بر حسین بن علی، ملزم نمود، و أمر کرد تا بازارها را ببندند، علامت های عزا را بیاویزند و طباخان را از طبخ غذا منع نمودند. و زنان شیعه با موهای پریشان و... از خانه خارج شدند و مردم را به فتنه انداختند. و این اولین موردی بود که نوحه سرایی میشد.
اللهم ثبت علینا عقولنا.
خدایا به ما عقلهای پابر جا عنایت کن!.
العبر فی خبر من غبر، ذهبی، ج 1، ص 146، عدد الأجزاء: 4، مصدر الکتاب: موقع الوراق،
http://www.alwarraq.com
و یا ذهبی در جای دیگر در مورد عزاداری روز عاشوراء می نویسد:
أقامت الرافضه الشعار الجاهلی یوم عاشوراء…
رافضیها (شیعیان) شعار جاهلیت را در روز عاشوراء برافراشتند...
تاریخ الإسلام، ذهبی، ج 26، ص 43
تمادت الرافضه فی هذه الأعصر فی غیهم بعمل عاشوراء باللطم والعویل
رافضیها (شیعیان) در این دوران در ضلالت و گمراهی خود با عمل کردن به اعمالی چون لطمه و گریه و ناله امتداد یافت.
العبر، ذهبی، ج 3، ص 44
ذهبی در بیان حوادث سال 388 هـ اینگونه میگوید:
وجعلت بإزاء یوم عاشوراء یوماً بعده بثمانیه أیام نسبته إلى مقتل مصعب بن الزبیر، وزارت قبره بمسکن کما یزار قبر الحسین علیه السلام...
در مقابل روز عاشوراء هشت روز بعد از این روز را به عنوان روز قتل مصعب بن زبیر قرار دادند و در این روز همانگونه که قبر [امام] حسین [علیه السلام] زیارت میشود قبر مصعب بن زبیر را در منطقه «مَسکِن» زیارت مینمایند...
تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 27، ص 25.
همچنین ابن کثیر تعبیری اینچنین دارد:
عملت الرافضه بدعتهم الشنعاء...
رافضیها (شیعیان) بدعت زشت و شنیع خود (عزاداری در عاشوراء) را عملی ساختند...
البدایه والنهایه، ابن کثیر، ج 11، ص 302.
اتابکی از علمای قرن نهم اهل سنت از اقامه عزاء توسط زنان و مردان بغداد این گونه یاد میکند:
السنه الثالثه من ولایه علی بن الإخشیذ على مصر وهی سنه اثنتین وخمسین وثلثمائه فیها فی یوم عاشوراء ألزم معز الدوله الناس بغلق الأسواق ومنع الطباخین من الطبخ ونصبوا القباب فی الأسواق و... المأتم على الحسین بن علی رضی الله عنه... وکل منهم رافضی خبیث
سال سوم از زمامداری علی بن اخشید بر مصر یعنی سال 352 هـ ؛ در این سال معز الدوله مردم را الزام نمود تا بازار را ببندند و نان پخت نگردد و قبههای عزا در سراسر بازار برافراشته و مجالس عزای حسین بن علی برگزار شود... و تمام اینها رافضی و خبیث هستند.
النجوم الزاهره (جمال الدین اتابکی)، ج 2، ص 334.
حال اینان که در باره مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام تعبیراتی اینگونه تند و متعصبانه دارند، در بیان صحنههای سوگواری و عزاداری مردم برای عالمان سنی مذهب که در بالا گذشت و تند و افراطیترین تعبیرات و مبالغات حتی گریه آسمان به خاطر عزای آنان را بدون هیچ تحلیل و یا نقدی ذکر کردند و به راحتی از کنار آن گذشتند.
چکیده پژوهش
از مجموع نمونههای ذکر شده در بخشهای پیشین، مشروعیّت عزاداری و گریه بر میّت مسلمان استفاده میشود، چرا که تمامی موارد مستند به صحنههایی ملموس از سیره عملی پیامبران مخصوصاً خاتم آنان نبی معظّم اسلام است، و کجاندیشیها و سطحی نگریهای گروهی اندک را که به بهانه خرافهزدایی از دین، بیمهابا بر هر عقیده و فکر مخالفی میتازند را رد میکند.
از مباحث فوق نکات مهمّ و قابل توجّهی استفاده شد:
1 ـ گریه در مصیبتها و مرگ آشنایان پسندیده و ممدوح است.
2 ـ سیره عملی پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله وسلّم در مرگ فرزندش امام حسین علیه السلام، سخن کسانی که عزاداری را بدعت میدانند به چالش کشیده و مهر بطلان بر آن میزند.
3 ـ لطافت روح انسانی و تأثّر طبیعی در برابر مصائب، امری فطری و جزئی از حقیقت انسان و رحمتی از سوی خداست.
و در آخر اینکه عزاداری برای امام حسین علیه السلام نه تنها، آنگونه که ابن تیمیه و پیروان او میگویند بدعت نمیباشد، بلکه از آنجا که نزد شیعه، عدل و همسنگ قرآن کریم و مفسران آن، عترت پیامبر اکرم میباشند؛ و همینان هستند که سنت نبوی را برای ما تبیین و تفسیر مینمایند، و قول اینان است که به نص رسول خدا صلى الله علیه وآله در حدیث صحیح و متواتر که فرمود: «أخبرنی اللطیف الخبیر أنهما لن یفترقا حتى یردا علی الحوض» برای ما حجیت شرعی دارد. پس در این صورت هر آنچه با سند صحیح از ناحیه آنان به دست ما رسید، همان حجت شرعی بین ما و خداوند خواهد بود، و به حجیت قرآن کریم و سنت صحیح نبوی اضافه خواهد گردید. حال بزرگداشت ما نسبت به مراسم عزاداری سید و سالار شهدای کربلاء حضرت ابا عبدالله الحسین نیز، اینگونه است؛ چرا که أحادیث صحیح السند و متواتر از ناحیه أئمه معصومین علیهم السلام وارد شده است، که مثل آن در إقامه مجالس عزاء و بکاء برای هیچکس غیر از این بزرگوار وارد نشده است.
پس حکم شرعی نزد ما این است که: برگزاری مراسم عزاداری برای حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام که در آن ذکر مناقب و فضائل نبی اکرم صلى الله علیه وآله و أهل بیت معصومین علیهم السلام و احکام دین و شریعت گفته میشود، و در پایان نیز مصائب آن بزرگوار خوانده میشود و بر آن گریه میکنند، عمل مستحب مؤکدی است، که از أفضل القربات إلى الله تعالى محسوب میگردد.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیّ عصر (عج)